عنوان : مقاله در مورد مشكل كودك- كوتاهي شديد قد (نانيسم)
قیمت : 69,700 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله در مورد مشكل كودك- كوتاهي شديد قد (نانيسم) دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد مشكل كودك- كوتاهي شديد قد (نانيسم)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله در مورد مشكل كودك- كوتاهي شديد قد (نانيسم)،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد مشكل كودك- كوتاهي شديد قد (نانيسم) :

مشكل كودك- كوتاهی شدید قد (نانیسم)

مقدمه: هدف انجام كار و اهمیت موضوع:
در ابتدای این گزارش نوشتن تعریفی جامع از كودكان استثنایی ضروری است. كودكان استثنایی كسانی هستند كه به تعلیم و تربیت ویژه نیازمندند تا بتوانند از كل استعدادهایشان استفاده نمایند. آن‌ها به این تعلیمات نیاز دارند چون اغلبشان به یك یا چند شیوه به شرح زیر متفاوتند. آن‌ها ممكن است: عقب مانده‌ی ذهنی، ناتوان در یادگیری، آشفتگی هیجانی، ناتوانی جسی، اختلالات كلامی و زبانی آسیب دیداری یا شنیداری داشته باشند و یا حتی برخی از آنان بسیار سرآمد و با استعدادند. و اما تعلیم و تربیت ویژه به معنای آموزش اختصاصی است به گونه‌ای كه به پاسخگوی

نیاز كودك باشد. این آموزش ممكن است شامل تجهیزات آموزشی و یا تكنیك‌های ویژه تدریس باشد. متخصصان تعلیم و تربیت درباره ی كودكان عقب مانده، از كلماتی چون تعلیم پذیر و آموزش پذیر استفاده می‌كنند. افراد عقب مانده‌ ذهنی تعلیم پذیر كسانی‌اند كه هوشبر آن‌ها میان 75 تا 70 و 50 است و عقب مانده‌ی آموزش پذیر، كسانی‌اند كه هوشبرشان میان 25 تا 50 است. متخصصان از این دو مقوله‌ی تربیت پذیر و آموزش پذیری استفاده می‌كنند تا بتوانند نیازهای كودكان عقب مانده را توصیف كنند و یكی هم در برنامه‌ریزی و تدوین برنامه‌های درسی از آن استفاده نمایند.

لازم به ذكر است كه كودكان استثنایی خصوصیات مهمی دارند كه عبارتند از: رفتاری و روان شناختی، شناختی و شخصیتی.
(كه تمامی این موارد در كیسی كه روی آن مطالعه كردم مفصل آمده است.)
كودكان استثنایی در مدارس و در پایه‌های مختلفی مشغول به تحصیل‌اند ولی كیس مورد نظر من در مدرسه‌ی كودكان كم توان ذهنی و در پایه ابتدایی (دبستان) است، بنابراین كمی توضیح راجع به كودكان كم توان ذهنی ضروری است.
عقب ماندگی ذهنی را نمی‌توان به صورت ی

ك پدیده مطلق تعریف كرد، بلكه باید آن را در ابعاد مختلفی چون، روانشناسی، فیزیولوژی، تعلیم و تربیت و جامعه‌شناسی بررسی كرد.
حدود 3% جمعیت یك جامعه را این افراد تشكیل می دهند بدین منظور باید به آن به عنوان یك مفصل اجتماعی و نه فردی توجه كرد.
هدف از نوشتن این گزارش، شناخت كودكان كم توان ذهی و دارای معلولیت‌های جسمی حركتی مخلتف، و بررسی بهداشت روانی خانواده آن‌ها و آشنا شدن با واكنشهای والدین این كودكان است.
كودكان كم توان ذهنی علائم بالینی چون: تأخیر در راه رفتن، حرف زدن، عدم استقرار و سكون، عدم توانایی در انجام امور در حد سن خود و مانند آن دارند. همان طور كه در سطور پیش گفته شد كودكان كم توان ذهنی را به دو دسته آموزش پذیر و تربیت پذیر تقسیم كرده‌اند كه توضیحی در این باب ضروریست. كم توان ذهنی آموزش پذیره این كودكان 70 تا 80 درصد جمعیت كم توانان ذهنی را تشكیل می‌دهند، به دلیل این كه شناسایی و تشخیص این كودكان در سنین پایین مشكل است معمولاً آن‌ها را در سنین مدرسه شناسایی می‌كنند، از لحاظ یادگیری نسبت به همسالان خود به طور بارزی عقب‌اند، در تمام طول سال‌های تحصیلی حداكثر می‌توانندكلاس‌های سوم، چهارم، پنجم ابتدایی پیش رفت داشته باشند. لذا اصطلاح آموزش پذیر به حداقل آموزش پذیری در زمینه‌های درسی، مهارت‌های اجتماعی و شغلی اطلاق می‌شود. این كودكان در هر سنی كه باشند از لحاظ هوش و سایر قوای ذهنی در حد كودكان 8 تا 10 ساله باقی می‌ماند (كیس مورد نظر گزارش من هم جزء حین دسته است)
و اما كم توانان ذهنی تربیت پذیر 10 تا 20 درصد كل كم توانان را تشكیل می‌دهند و برخلاف آموزش پذیران به خاطر مشكلات كلینیكی و جسمانی از دوران نوزادی و طفولیت قابل شناسایی‌اند و از همان ابتدا سر راه‌رفتن، حرف زدن، مهارت‌های خود یاری ضعیف هستند، این كودكان در هر سنی كه باشند در حد توانایی ذهنی كودكان 6 ساله باقی می‌مانند.

همان طور كه نوشته شد توضیحات بالا در خصوص كودكان كم توان ذهنی ضروری بود چون مدرسه مورد نظرمان دارای همین گونه كودكان است ولی كیس مورد نظر من، بیماری دیگری دارد كه در قسمت بعدی بدان اشاره و مفصل توضیح داده می‌شود.
قسمت اول: اطلاعات كلی راجع به بیماری كودك:
نام بیماری كودك، كوتاهی شدید قد (نانیسم) است. كوتولگی (كوتاهی قد) هنگامی بروز می‌كند كه هیپوفیز مادر به تولید مقدار كافی هورمون رشد در دوران كودكی نباشد، این مسئله باعث تأخیر در رشد می‌شود، تكامل جنسی نیز معمولاً به تأخیر می‌افتد، این اختلال نسبتاً نادر است و سوء تغذیه و بیماری‌های مادر زادی قلب از علل شایع تر توقف رشد هستند، اگر كودك از میزان رشد پیش‌بینی شده در جدول راهنمایی رشد برخوردار نیست، پزشك علاوه بر بررسی علل شایع‌تر، میزان هورمون رشد خون كودك را اندازه‌گیری خواهد كرد. در صورت كشف زودرس می‌توان كوتولگی هیپوفیزی را با تزریق هورمون رشد انسانی كه توسط مهندسی زیستی تولید می‌شود، درمان كرد.
در این جا كمی توضیح درباره غده هیپوفیز ضروری است. این غده عضوی به اندازه یك انگشتانه است كه در سمت زیر مغز قرار دارد، این غده، غده غالب خوانده شده است زیرا ترشحات آن

فعالیت سایر غدد درون ریز را تنظیم می‌كند و همچنین باعث رشد و تكامل می‌شود. فعالیت غده هیپوفیز به نوبه خود توسط بخشی از مغز كه هیپوتالاموس خوانده می‌شود، تنظیم می‌گردد. اكثر اختلالات غده هیپوفیز از تولید بسیار زیاد یا بسیار كم یكی از شش هورمون آن ناشی می‌شود. اختلالات غده‌ی هیپوفیز شامل غول پیكری، درشت انتهایی (آكرومگالی)، دیابت بی مزه است، كه كوتولگی نیز از جمله این اختلالات است. هیپوفیز از جمله غده‌های درون ریز بدن است كه البته از

مهمترین غده‌های درون ریز بوده و از سه بخش پیشین، پیسین و میانی تشكیل شده است. هورمون رشد یا سوما تروتروپ جزء هورمون‌های هیپوفیز پیشین است كه در رشد و نحو استخوان‌ها و به طور كلی در رشد بدن دخالت دارد. اگر هیپوفیز جانوری را در دوران رشد خراب كنند، رشد آن متوقف می شود و اگر به چنین جانور عصاره هیپوفیز تزریق شود، كمبود رشدگی جبران می‌شود. در صورتی كه تزریق عصاره هیپوفیز مرتب ادامه یابد جانور از حد معمولی نیز بزرگتر می شود.

مطالعات بعدی روشن كرد كه اثر هیپوفیز از طریق تأثیر عصاره آن در شته استخوان‌هاست، اهمیت این تأثیر در دوران رشد بسیار زیاد است زیرا در این زمان استخوان‌سازی ادامه دارد. و اما باید گفت كه كاهش شدید و یا افزایش شدید هورمون رشد سبب رشد غیرعادی می‌شود كه كاهش شدید مقدار این هورمون در كودكی (قبل از بلوغ) سبب كوتاهی شدید قد و یا نانیسم می‌شود. كه بالعكس آن، بلندی قدی فوق العاده یا ژیگانتیسم نامیده می‌شود كه دلیلش هم افزایش بیش از حد مقدار هورمون رشد است.
كوتاهی قد كیس مورد نظرم به دلیل ژنتیك هست، بنابراین توضیحی مختصر در این باب را لازم می‌دانم.
ژن‌ها تا 80 درصد در قد بلند شدن نقش دارند، به اعتقاد دانشمندان چون این جهش‌ها (جهش ژنتیكی) مسئول تنها درصد كمی از وارثت قامت انسان هستند، برای داشتن تصویر كاملی از آن به پژوهش‌های بیش‌تری در این خصوص لازم است، هرچند بلندی قد انسان تحت تأثیر رژیم غذایی و محیط پیش از تولد نیز واقع می شود ولی ژن‌ها تا هشتاد درصد مسئول میزان بلند قد شدن ما هستند. دانشمندان معتقدند بسیاری از متغیرهای وراثتی مربوط به بلندی قامت، احتمالا تنها اثرات كوچكی خواهد داشت و نتایج بهتر مستلزم بررسی نمونه‌های خیلی بیش‌تری در این زمینه است علت كوتاهی قدی كودك مورد نظر من نیز بنا به گفته‌های پزشكان معالجش، همین عامل ژنتیك و ازدواج فامیلی بود

.
و اما برای اینكه درباره بیماری این كودك دچار دوگانگی نشویم، لازم به توضیح است كه كوتاهی قد این كودك از نوع ‌آكند روپلازی نیست، زیرا مشخصات عمده بیماران مبتلا به آكندروپلازی، عبارت‌اند از:
قد كوتاه همراه با اندام‌های فوقانی و تحتانی كوتاه بخصوص كوتاهی در بازو و ران- محدودیت حركت در آرنج و اشكال در باز كردن كامل آن- سبز بزرگ با پیشانی برجسته- انگشتان كوتاه و با فاصله- عفونت‌های مكرر گوش- افزایش تعقر در كمر است، كه هیچ كدام از این موارد در كیس مورد نظرمان وجود ندارد، این مطلب را بدین منظور ذكر شد كه بدانیم كودكمان به بیماری نانیسم (اختلال در غده هیپوفیز) مبتلاست.
قسمت دوم: بیوگرافی ك

ودك براساس پرونده:
پرونده‌ی كیس موردنظر خیلی كامل نبود و قسمت‌هایی از آن نوشته نشده بود ولی با سوالاتی كه از مادر كودك و مشاور او پرسیدم، تا حدودی اطلاعات بدست آمده را كامل كردم. و اما اولین مورد در قسمت بیوگرافی، تاریخچه خانوادگی است كه به آن می‌پردازیم.
تاریخچه‌ی خانوادگی كودك:
سن مادر: متولد 22/10/1342، میزان تحصیلات: پنجم ابتدایی، شغل: خانه‌دار، وضعیت جسمی و روانی مادر: سالم، گروه خونی: B+
سن پدر: متولد 2/6/1344، میزان تحصیلات: سیكل، شغل: میوه فروش، وضعیت جسمی و روانی پدر: سالم، گروه خونی O-
و اما درباره‌ی نسبت فامیلی، پدر و مادر این كودك با هم نسبت خویشاوندی دارند و خاله‌زاده‌ی هم دیگر هستند. در اقدام و خویشاوندانشان هم معلول و یا كسی كه استثنایی به حساب آید، وجود ندارد. ما در این كودك هنگامی كه ازدواج كرده بود، 16 ساله و پدر 22 ساله بود.
بیوگرافی كلی كودك:
جنس: دختر (فاطمه) متولد 12/7/1379، فرزند چهار خانواده (فرزند آخر خانواده) تعداد كل فرزندان، چهارتاست، زبان مادری كودك نیز فارسی است، زبان تتكلم رایج در خانواده نیز فارسی است. و اما نوع معلولیت ریز جثه و كوتاهی قد (كوتولگی) می‌باشد و الان در پایه سوم ابتدایی است.
تاریخچه پیش از تولد و حین تولد كودك:
سن مادر به هنگام بارداری 31 و بارداری ناخواسته بوده، فاصله بارداری قبلی باب اردار شدن كودك مورد نظر، 5 سال بوده، ما در این كودك تا 3 سالگی از بارداری خود، بی‌اطلاع بوده‌اند، و برای سقط جنین هم اقدامی انجام نداده اند، مادر در دوره بارداری، سرماخوردگی شدید داشته‌اند و آنتی

بیوتیك‌های قوی تزریق می‌كردند، داروی آنتی بیوتیك نیز درماه‌های آخر بارداری نیز تزریق می‌شده، مادر در دوره بارداری بیماری خاصی چون: بتمال و ; را تجربه نكرده. نوع زایمان مادر، سزارین و در بیمارستان بوده. در طول دوران حاملگی نیز عادی از ویار شدید، اختلالات غددی و خونرویزی‌های مداوم بودند، و اما وزن كودك حین تولد، زیر وزن بوده (1/600Kg) و دور سرش هم 30cm بوده، موهای سرش هم بلند و سیاه بوده است. لازم به ذكر است كه مادر، قبل از تولد این فرزند

نیز، فرزند سقط شده یا فوت شده‌ای نداشتند.
تاریخچه پس از تولد:
وقتی كه كودك به دنیا می‌آید، امكان این كه مادر او را ببنید و به او شیر بدهد وجود نداشته است و كودك و مادر در یك اتاق حضور نداشتند ولی بعد به همراه مادر بیمارستان را ترك كرده است و اما درباره‌ی بیماری‌هایی كه كودك پس از تولد به آن مبتلا شده است، یكی آبله مرغان بوده كه در 5 سالگی رخ داده و دیگری هم اسهال و استفراغ بوده كه معمولاً داشته دور سر كودك به دلیل ریز جثه بودن، مطابق با منحنی رشد پیش نرفته، به طوری كه كودك كه الان 12 ساله است، سری بسیار كوچك و به تناسب آن، دست و پا و اندامی ریز دارد، و طی چندین سال قد كودك 98 سانتی متر بوده و قد او نیز همین مانده و دیگر بیش از این رشد نمی كند و اما درباره وضعیت عمومی كودك باید گفت كه از نظر شنوایی و بینایی هیچ مشكلی ندارد و تناسب بدن كودك نیز بدین صورت است كه با توجه به قدش، چاق یا لاغر نیست. و اما درباره تغذیه كودك پس از تولد باید گفت، در مكیدن شیر، از پستان مادر به دلیل ریز جثه بودن،مشكل داشته و توانایی مكیدن شیر را نداشته برای همین مادر شیر را می‌دوشیدند و با شیشه به او می‌دادند. تا سه ماهگی همین روال ادامه داشته ولی بعد از آن كودك دیگر از شیر خشك استفاده نموده. كودك در تاریخ 19/11/88 به علت، سرما‌خوردگی تا تاریخ 20/11/88 در بیمارستان بستری شده بود. فاطمه اكنون دوازده ساله است و دوره قاعدگی او شروع شده البته طی مصاحبه‌ای كه با مادرش داشتم، گفته شده كه فاطمه به دلیل فوت مادربزرگش در طول این یكسال دو بار لكه دید، و دیگر هیچ چیزی مشاهده نشد. دكترها هم گفتند كه اگر این عادت ماهانه را نداشته باشد خیلی بهتر است چون همین رشد محدود قدی را هم كه دارد، از بین می برد.

رشد كودك از نظر روانی – حركتی:
كودك می‌تواند سر و گردن خود را كنترل كند و سر خود را خیلی راحت به جهات مختلف بچرخاند، دست‌های كودك خیلی ظریف و ریزاست (كمی از دست نوزاد بزرگتر است) ولی می تواند به راحتی مثل بچه‌های عادی، آن را بچرخاند، تكان دهد، باز و بسته كند، مشت كند، از نظر راه رفتن نیز مشكلی ندارد، به راحتی می‌تواند بدود، بنشیند، بپرد، پاهایش را خم كند و بالا و پایین بپرد. به طور كلی كودك از نظر روانی- حركتی مشكلی ندارد. سینه خیز رفتن و راه رفتن كودك هم در یكسالگی صورت گرفته است و در این زمینه بسیار طبیعی است.

رشد كودك از نظر گفتار و زبان:
كودك اولین كلمه را مثل كودكان عادی، ادا كرده است (سن آن مشخص نیست ولی بنابه گفته‌ی مادرش طبیعی و مثل فرزندان قبلی بوده است كودك از نظر ادای كلمات نیز مشكلی ندارد، مثلاً دچار لكنت زبان و یا قطعه قطعه گفتن حروف و كلمات نیست و مثل بچه‌های عادی به طور روان صحبت می‌كند، لازم به ذكر است كه كودك نیز صدای بسیار ظریف و كودكان دارد.
رشد ذهنی كودك:
كودك از نظر ذهنی، طبق سوالاتی كه از معلمش كردم، مطالب را زودتر از دیگر شاگردان، می‌آموزد ولی خیلی زود آن‌ها را فراموش می‌كند ولی درس‌هایی چون ریاضی را خوب یاد می‌گیرد (نسبت به دوستانش) ولی زود از خاطر می‌برد. لازم به ذكر است كه كودك چند سال در مدرسه عادی بوده ولی بعد از تشخیص این كه كودك از نظر ذهنی كمی ناتوان است، به مدرسه استثنایی آورده می‌شود.
رشد مهارت‌های خودیاری:

كودك در بستن دكمه‌های لباسش، مشكلی ندارد ولی اگر دكمه‌های لباس كمی سفت باشد و یا خیلی ریز باشد، در بستن آن‌ها كمی دچار مشكل می‌شود، بند كفش‌هایش را مادرش می‌بندد (البته سعی می‌شود برای كودك كفش‌بندی خریده نشود) ولی در سایر مهارت‌های خود یاری چون غذا خوردن، دستشویی رفتن، مسواك زدن، شانه زدن مو و ; تواناست.
رشد اجتماعی كودك:
طبق مشاهداتی كه داشتم، كودك از نظر روابط اجتماعی در سطح بالایی است و به دلیل خوش اخلاقی و ارتباط برقرار كردن با دیگران توجه من را جلب كرد، حتی معلم كودك هم از این نظر از او راضی است. درب ین هم كلاس‌هایش كودكانی بودند كه خیلی دیر رابطه برقرار می‌كردند و یا اصلاً تمایلی به رابطه نشان نمی‌دادند، ولی این كودك خیلی زود با من ارتباط گرفت.
وضعیت اقتصادی- اجتماعی كودك:
از نظر اقتصادی در سطح متوسطی هستند، پدر كودك میوه فروش و مادرش خانه‌دار است و منبع درآمد خیلی بالایی ندارند. از نظر رفت و آمد با فامیل در حد بسیار خوبی هست، كودك دوستان زیادی در اقوام دارد و احساس منزول بودن و خجالت كشیدن و در خود بودن نمی‌كند، پدر و مادر او نیز با اقوام رفت و آمد زیادی دارند.
جو عاطفی خانواده:
رابطه‌ی برادرها و خواهرهای سالم این كودك، با فاطمه بسیار خوب است، همدیگر را دوست دارند و به هیچ عنوان خواهرشان را مورد تمسخر قرار نمی‌دهند. رابطه بسیار صمیمی بین آن‌ها برقرار است و از هم دیگر حمایت همه جانبه چه عاطفی و چه مالی می‌كنند.
رابطه خود والدین هم با یكدیگر در حد خوبی است و مشكلی با هم ندارند. خود فاطمه نیز با پدر و مادرش و خواهرش و برادرهایش صمیمی است و آن‌ها را دوست دارد.

قسمت سوم (مشاهده كودك در موقعیت‌های مختلف) :
در زنگ تفریح و در زنگ ورزش، كودك را در حالت‌های مختلفی دیدم، مثلاً به هنگام ورزش كردن، می‌توانست دست‌ها و پاهاش را تكان دهد و به سمت بالا و پایین و چپ و راست، حركت دهد، كودك در دویدن مشكلی نداشت، در ساعت كلاس درس نیز، كلاس مثل دیگر همكلاسی‌هایش پشت نیمكت می‌نشست، نیمكت‌ تمام كلاس و یا بهتر بگویم كل مدرسه، مثل نیمكت‌های بچه‌های عادی بود، فقط چون كودك ریز جثه بود و قدش خیلی كوتاه برای همین هنگام نوشتن تكالیف ك

می مشكل داشت، چون مجبور بود در لبه‌ی نیمكت بنشیند تا دستش به روی میز برسد و بتواند بنویسد. ولی این طرز نشستن او را خسته می‌كرد و برای همین پس از مدت كوتاهی پشت نیمكت می‌ایستاد و مشتق‌هایش را می‌نوشت و یا مشكل دیگری كه كودك داشت این بود كه وقتی می خواست پای تابلو تكلیف بنویسد.
یك چهار پایه‌ی پلاستیكی كوچك زیر پایش می‌گذاشت تا قدش كمی بالا تر بیاید و راحت‌تر بنویسد، ولی ارتفاع چهار پایه خیلی كم بود كودك با وجود این كه روی چهار پایه هم، روی پنجه‌ی پایش می‌ایستاد، باز مشكل داشت و نمی‌توانست به راحتی بنویسد ولی انگار خودش، با این مسئله كنار آمده بود، كودك در بدست گرفتن قلم یا مداد و یا ماژیك وایت برد مشكل خاصی نداشت، یعنی با وجود این كه پنجه‌ی دستش خیلی ریز است ولی مداد را می‌توانست بگیرد، طوری كه به زمین نیفتد (حتی دست خط كودك هم خواناست). طی مشاهداتی كه هنگام مشق نوشتن كودك داشتم، حتی یكبار هم مداد در دستش نلرزید و یا هنگام پاك كردن نوشته‌ها، به راحتی پاك كن استفاده می‌كرد و یا به راحتی مدادهایش را می‌تراشید. وقتی كه فاطمه را هنگام املا نوشتن مشاهده كردم، دیدم كه فاطمه پشت نیمكت ایستاده و روی نیمكت نمی‌نشست. معلم جملات را سه تا پنج بار تكرار می‌كرد، برای همین بچه‌ها عقب نمی‌افتادند ولی فاطمه گاهی اوقات، عقب می‌افتاد و برخی كلمات را جا می‌انداخت.
فطمه دست راست بود و تمام كارها مثل نوشت، پاك كردن، تغذیه خوردن و ; را با دست راستش انجام می‌داد (برگه‌ای جداگانه به فاطمه دادم تا املایش را روی آن بنویسد و آن را ضمیمه گزارش كردم.)
فاطمه سر كلاس ریاضی نیز مشكل خاصی نداشت و نسبت به دیگر بچه‌ها در این درس قوی‌تر بود، معلمش می‌گفتند كه فاطمه یادگیری خوبی دارد ولی زود فراموش می‌كند و از یاد می‌برد، برای همین بایدتمرین كند.

لازم به ذكر است كه كلاس دوم و سوم با هم ادغام شده بود و یك معلم داشت معلم نیز دروسی را كه به شاگردان پایه دوم یاد می داد را به پایه سوم درس نمی‌داد و بالعكس ولی تمام شاگردان چه پایه‌ی دوم و چه پایه‌ی سوم در یك كلاس بودند و اما كتاب‌های بچه‌ها نیز بدین مشكل بود كه روی تمام آن نوشته بود ویژه نیازهای ذهنی.

شاگردان درس‌هایی مثل ریاضی، دینی، هنر، انشاء، اجتماعی، ورزش، علوم و املا داشتند، یكی از دروس نیز به نام مهارت بود كه شامل یك كتاب برای كل دوره ابتدایی بود، كه مفاهیمی منطقی در حیطه ریاضی، زبان، تفكر كلامی، رشد اجتماعی و هیجانی را دربرداشت. فاطمه نیز در این درس نسبت به دوستانش، قوی بود. بچه‌های این كلاس نیز 7 نفر بودند كه دو نفر آن‌ها كلاس دومی و باقی كلاس سومی بودندكه فاطمه هم جزء همان بود.
مشاهده‌ی وضعیت مدرسه:
مدرسه دخترانه آمنه ناحیه 3، قبلاً یك دبستان كودكان عادی به نام دبستان میثم بوده است ولی بعد از سال 70 یا 71 به بعد به مدرسه استثنایی تغییر یافته بنابراین ساخت این مدرسه، ساختی قدیمی است نه نوساز.
حیاط مدرسه نسبتاً بزرگ است، دارای یك تور بسكتبال و یك تور والبیاب، چند شیر آبخوری، یك سرویس بهداشتی نه چندان تمیز است فضای سبز و گل‌كاری مدرسه با وجود این كه فضای زیادی از حیاط را اشغال نكرده است، زیبایی خاص خود را دارد، كف حیاط مدرسه نیز آسفالت بود. مدرسه یك طبقه است كه تمام كلاس‌ها و نمازخانه در همان یك طبقه جا داشت، تعداد كل كلاس‌ها 8 تا بود، یك كلاس پایه ی اول، یك كلاس پایه‌ی اول و دوم، یك كلاس پایه‌ی دوم و سوم، یك كلاس

پایه‌ی چهارم، یك كلاس پایه پنجم و ششم، دوتا كلاس آمادگی و یك كلاس پیش دبستانی، تعداد كل دانش آموزان این مدرسه 50 تا بودند، 9 تا پسر و 41 تا دختر (لازم به ذكر است كه این مدرسه دخترانه است ولی در پایه آمادگی و پیش دبستانی آن، پسر هم هست) تعداد سقف بچه‌های استثنایی در یك كلاس درس 9 نفر است كه این تعداد نیز در تمامی كلاس‌ها رعایت شده بود.
یك اتاق نسبتاً بزرگ محل استراحت معلمان و یك اتاق بزرگ دیگر هم محل كار مدیر مدرسه و معاون بود، یك اتاق به مشاور، مددكار و گفتار درمانگر اختصاص داده شده بود كه روزهای كارشان

تفاوت داشت. (مثلاً روزهای فرد، آن اتاق به مشاور اختصاص داشت)
تمامی این 8 كلاس مثل دبستان‌های كودكان عادی، دارای نیمكت، میز، تخته سیاه، تخته وایت برد و ; بودند، فقط تنها مشكلی كه وجود داشت این بود كه یكی از كلاس‌های پایه اول نور مناسبی نداشت و تقریباً شبیه زیرزمین بود و فقط یك لامپ كم مصرف در آن نصب شده بود، ولی دیگر كلاس‌ها از نظر نور و تهویه‌ی هوا، وضعیت مناسبی داشتند. این اجتماعات و نمازخانه نیز در انتهای راهرو قرار داشت و نسبتاً بزرگ بود و با كشیدن یك پرده، نمازخانه و سالن اجتماعات از هم جدا می‌شد.
متراژ نمازخانه 80 متر مربع و ظرفیت آن 20 نفر بود، نمازخانه در سال 1389 مفروش شده بود و فروش نمازخانه از نوع سجاده‌ای بود، و اما تجهیزات نمازخانه، محراب چوبی، تابلوی نمازخانه، بنر مخصوص نمازخانه، جارو برقی و جا مهری دیواری بود.
یك كپسول آتش نشانی هم در سالن نصب شده بود. و اما اتاقی بزرگ، به نام اتاق وسایل آموزشی وجود داشت كه كمد آن شكسته بود و تمام وسایل كمك آموزشی به بیرون ریخته شده بود (البته مدیر درصدد خرید كمدی بزرگتر و جدید بودند) یك اتاق بهداشت هم به طور جداگانه وجود داشت كه در آن امكاناتی چون: تخت معاینه، یك پرده، گوشی فشار سنج، چارت بینایی، وزنه، قدسنج، جعبه كمك‌های اولیه شامل باند و چسب و بتادین و ; بود.
از نظر و مسائل ورزشی هم مدرسه دارای وسایلی چون توپ و راكت و حلقه و ; بود كه تمام آن‌ها در یك كمد انباشته شده بود.
در راهرو مدرسه، چندین تابلوی اعلانات وجود داشت، یكی شامل نمودارهای اختصاصی خود مدرسه بود كه در آن نسبت‌های فامیلی نوشته شده بود. (بیش‌ترین نسبت فامیلی را دختر خاله، پسر خاله و كمترین نسبت فامیلی را دختر عمو پسر عمو) تشكیل می‌دادند. نمودار دیگر از تحصیلات پدر بود كه بیش‌ترین درصد را سیكل و كم ترین درصد را فوق دیپلم تشكیل می‌داد،‌ نمودار دیگر از تحصیلات مادر بود كه بیش‌ترین درصد را فوق دیپلم و كم‌ترین را بی‌سواد تشكیل می‌داد.
یكی دیگر از نمودارها مربوط به نوع بیمه‌ی دانش آموزان مدرسه آمنه بود كه درصد بیمه اجتماعی از سایر بیمه‌های خدمات درمانی، روستایی، بهزیستی بیش‌تر بود و سی درصد از دانش آموزان هم فاقد بیمه بودند.
نمودار دایره‌ای دیگری كه توجه مرا به خودش جلب كرده درباره میزان اختلالات رایج كودكان مدرسه بود:
1% شنوایی

4% cp
5% صرع
9% تشنج
18% بینایی
20% گفتاری
21% جسمی حركتی
22% چند معلولیتی
یكی دیگر از تابلوهایی كه در سالن نصب شده بود شامل شرح مسائل روانشناسی بود، تابلویی دیگر مربوط به ورزش و حركات جسمانی بچه‌ها بود، و آخرین تابلو هم شامل پیام‌های بهداشتی بود.
مشاهده امكانات آموزشی و وسایل كمك آموزشی:
در مدرسه‌ی استثنایی، وجود امكانات آموزشی و وسایل كمك درسی لازم و ضروریست، كه هم براساس مشاهده خود از این امكانات و هم براساس گفته‌های خود معلمان و مربیان در این مدرسه، امكانات در حد نیاز وجود داشت ولی اگر تنوع و تعداد آن وسایل بیش‌تر باشد، مسلماً بهتر خواهد بود ولی در كل این امكانات آموزشی و وسائل كمك آموزشی در حد نیاز تمامی پایه‌ها از آمادگی تا ششم خوب بود.
در یكی از كلاس‌ها (پایه ششم) یك تخته هوشمند وجود داشت كه البته این تخته به دلیل بالا بودن هزینه‌اش فقط یكی است و در پایه‌های دیگر وجود ندارد (هزینه‌ی این تخته 5 میلیون تومان بوده است).
اما در همان كمد وسائلی كه گفتیم وسائلی چون: چرتكه، ساعت آموزشی، انواع پازل، انواع جورچین، چارت نسبت و تناسب، مكعب‌های كوئیزنر، تصاویر زنجیره‌ای، اشكال هندسی پلاستیكی و چوبی، جورچین های آهن ربایی، میله‌های شمارش، تراز و وزنه و ; وجود دارد. كودكان استثنایی چون به آن تفكر انتزاعی نرسیده‌اند تمامی درس‌هایشان را روی مقوای بزرگ طراحی و به دیوارهای كلاس نصب كرده‌اند.

در تمامی كلاس‌ها هم تخته وایت برد و هم تخته سیاه استفاده می‌شد، حروف الفبا و صداها و اعداد و برخی حیوانات به صورت اشكالی رنگی روی كاغذها و مقواهای بزرگ كشیده شده بود، بر دیوار تمامی كلاس‌ها نصب بود. در كلاس‌ها كامپیوتر وجود نداشت در حالی كه خود مدیر و مدرسه و تمامی معلمان دوست داشتند در هر كلاس حداقل یك كامپیوتر باشد، چون كاركردن بچه‌ها با سی‌دهای آموزشی را موثر‌تر قلمداد می‌كردند تا نوشتن روی تابلو و استفاده از گچ یا ماژیك.
در این جا لازم به ذكر است كه درباره مدرك معلمان هم توضیحی مختصر دهیم، همه مربیان دارای مدرك لیسانی در رشته‌های علوم تربیتی (گرایش استنثایی)، روانشناسی و آموزش ابتدایی بودند،‌البته مربی بهداشت بچه‌ها، دارای مدرك فوق لیسانس پرستاری و معلم پایه اول كودكان فوق دیپلم كودكان شنوایی بودند.
قسمت چهارم: مصاحبه

مصاحبه با مادر:

– خود شما فرزند چندم خانواده هستید؟
– فرزند آخر
– چند خواهر یا برادر دارید؟
– یك خواهر و چهار برادر
– همسرتان چند تا خواهر یا برادر دارند؟
– سه تا خواهر و یك برادر، كلاً خانواده پرجمعیتی هستیم.
– در اقوام و خویشاوندان چه دور و چه نزدیك، كسی هست كه دارای معلولیت باشد و یا استثنایی به شمار رود؟
– خیر هیچ كسی را نداریم.
– شما و همسرتان چه نسبت‌ فامیلی با هم داریم؟
– پسرخاله، دختر خاله‌ایم.
– به نظرتان مشكل كودكان ناشی از چیست؟
طبق آزمایشیات و نظر دكترهای مختلف، ژنتیك
هنگام بارداری به بیماری خاصی مبتلا شد، بودین یا نه؟
فقط یك سرماخوردگی شدید داشتم.
داروی خاصی هم مصرف می‌كردین؟
سه چهار تا پنیسلین باید تو رگ تزریق می‌كردم.

چه زمانی به مشكل فاطمه‌جان پی بردید؟
وقتی به دنیا آمد، دكترها گفتند كه ریز جثه هست و بعد از آزمایشاتی كه انجام دادند و دور سر و قدش را گرفتند، پی به این مشكل بردند.
قبل از زایمان سونوگرافی رفته بودین؟
بله، دوبار رفتم، ولی هیچ علائمی نشان دهنده كوتاهی قد فاطمه نبود.
فاطمه وقتی دنیا آمد، مشكل تنفسی یا كمبودی و یا زخمی نداشت یا به بیماری خاصی مبتلا نبود؟
نه هیچ بیماری نداشت، فقط وزنش خیلی كم بود، وزن دو قلوها را داشت.
برای فاطمه تا به حال چه اقدامات درمانی انجام دادید؟
خونش را خارج فرستادیم كه ببینند مشكلش چیست، ولی همه می‌گفتند به خاطر ژنتیكه و ازدواج فامیلی.
در مقالات اینترنتی از تزریق هورمون رشد سخن گفتند، شما چنین اقدامی انجام دادید؟
وقتی فاطمه یكسال و نیمه بود، حدود یكسال این هورمون را تزریق كردیم و منت سالش هم كه شد، شش ماه تزریق كردیم.
چه نتیجه‌ای داد؟
خود دكترهای معاجلش گفتند كه دیگر تزریق این هورمون‌ها را قطع كنیم، چون جواب نمی‌ده و فقط برای فاطمه پوكی استخوان به دنبال دارد و بس.
سپس قطع كردن این هورمون‌ها به دلیل قیمت بالایش نبوده؟
قیمت این هورمون‌ها گران بود ولی خب از هرجا كه می‌توانستیم تهیه می كردیم ولی قطع كردنش با نظر دكترش بود.
فاطمه الان 12 سالش هست، می‌خواهم بدانم آیا عادت ماهانه‌اش شروع شده؟
امسال دوباره لكه دید، آنم به خاطر فوت مادر بزرگش بود، ولی دیگر هیچ خونریزی مشاهده نكرد، البته این خیلی خوبه، چون دكترش گفت اگر عادت نشود به رشد قدش كمك می‌كند، البته نه این كه بلند شود، ولی جلوی همین رشدش را هم نمی‌گیرد.
تزریق این آمپول‌های هورمونی چگونه بود؟
آمپول‌های رشد را هر روز می‌زد و از آمپول‌های بلوغ هم هشت ماه، هفته‌ای دو سه بار می‌زد.
فاطمه را چند ماهگی دنیا آوردین؟
مثل بقیه فرزندانم نه ماهگی، با عمل سزارین، البته بقیه بچه‌هایم را طبیعی دنیا آوردم.
وقتی فاطمه دنیا آمد، او را در دستگاه گذاشتند؟
خیر

تا چند ماهگی به فاطمه شیر خودتان را می‌دارید؟
تا 4 ماهگی، ولی شیرم را می‌دوشیدم و در شیشه به او می‌دادم، چون توان مك زدن نداشت، بعد از آن هم دیگر از شیر خشك استفاده كردم.
فاطمه جان اولین كلمه را در چه سنی گفت؟
مثل بچه‌های دیگر، دقیق یادم نیست;
فاطمه الان داروی خاصی مصرف می‌كند؟
خیر، دكتر تمام داروهایش را قطع كردند.
قد سه فرزند دیگرتان چگونه است؟ مثل خودتان بلندند؟
قد خودم كه 180 تاست، قد همسرم و فرزندانم هم بلند است.
فاطمه جان را از همان ابتدا به مدرسه استثنایی آورید؟
نه، پیش دبستانی را در مدرسه عادی گذرنده، كلاس اول را هم همین طور، ولی هفته‌ای یكی دوبار سر كلاس‌ها حاضر می‌شد و علاقه‌ای به درس خواندن نشان نمی داد.
بعد چه شد كه به مدرسه استثنایی راه پیدا كرد؟
خب وقتی پایه اول نمره نیاورد و بازی گوشی در میاورد، معلمش گفت كه باید تست هوش بدهد و بعد از آن دیگر نامه دارند كه به مدرسه استثنایی بیاید.
الآن چند سال در این مدرسه هست؟

چهار ساله كه میاد، دو سال اول و یكسال هم دوم و الانم كه كلاس سومه.
آیا از مدرسه‌ای كه فاطمه را در آن گذاشتنید راضی هستید؟
مدرسه خوبید، رسیدگی شان هم بد نیست، ولی، ولی چون فاطمه اینجاست، نه ;
خودتان در درس‌ها به فاطمه كمك می‌كنید؟
بله تا جایی كه بتوانم، در حد توانم كمك می‌كنم.
فاطمه چگونه از منزل تا مدرسه می‌آید؟

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود مقاله در مورد مشكل كودك- كوتاهي شديد قد (نانيسم)
قیمت : 69,700 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 nacu.ir
 
Clicky