مقاله طراحی و تبیین الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك دارای 330 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله طراحی و تبیین الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله طراحی و تبیین الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
طراحی و تبیین الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك
(مطالعه موردی لجستیك نظامی)
1-1- مقدمه
هر سازمانی برای انجام مأموریت اصلی و رسیدن به اهداف مورد نظر باید از تداركات و پشتیبانی عملیاتی مناسب برخوردار باشد و همه احتیاجات واحدهای عملیاتی خود را برآورده كند تا این واحدها بتوانند به نحو مناسب و قابل قبولی به اجرای وظایف و مأموریت محوله بپردازد. براین اساس، كیفیت تداركرسانی و پشتیبانی از عملیات اصلی، نقش بسیار مهمی در دسترسی به هدف دارد و هر گونه ضعف و ترقی در این زمینه، اثرات خود را بر میزان انجام فعالیتها و مأموریتهای واحدهای عملیاتی باقی میگذارد. امروزه آمادرسانی و پشتیبانی قوی برای شروع و ادامه مأموریتهای واحدهای عملیاتی، به عنوان یكی از مباحث اساسی سازمانهای نظامی مطرح است، با توجه به رشد فناوری، تدارك سازمانهای نظامی در این زمینه، عامل مهمی در رشد و بهبود آنها به شمار میآید. عملیات پشتیبانی و آمادرسانی، ابعاد و دامنه وسیعی دارد كه با توجه به گستردگی كمی و كیفی سازمانها نظامی، به ابعاد و اجزای آن افزوده میشود. این عملیات شامل؛ برآورد و تأمین اقلام، حملونقل و انبارداری، توزیع مناسب اقلام و خدمات به واحدهای نیازمند، نگهداری و تعمیرات وسایل و تأسیسات، كنترل كمیت و كیفیت كالاها، خدمات پس از تحویل میباشد كه این اقدمات باید به طور منظم و هماهنگ در سازمان انجام گیرد تا عملیات پشتیبانی، اثربخشی بیشتری داشته باشد (مشبكی، 1377: 79).
میجر فردریك گادفری (2003) در كتاب لجستیك نظامی خود مینویسد؛
((لجستیك خوب به تنهایی نمیتواند باعث پیروزی در جنگ شود، اما لجستیك به تنهایی باعث شكست در جنگ خواهد شد))
یك سازمان نظامی باید همانقدر به لجستیك خود توجه كند كه به سیستمهای تسلیحاتی و جنگافزارهایش توجه میكنند، جنرال آرتریمولر (1973) میگوید: «لجستیك و جنگافزار به مانند دو بازوان یك سرباز هستند،هیچ سربازی نمیتواند با یك دست بجنگد» (استانسكی، 1383: 3 )
هنگامی سازمانها تلاش كردند هزینههای لجستیكی خود را كاهش دهند. مطالعه اولیه آنها بر نقشهای تفكیكی مانند مكانیابی، تدارك، كنترل موجودی، انبارداری و حملونقل معطوف شد. اما به زودی روشن شد كه بهترین رویكرد، رویكرد جامعنگر است. یعنی كلیه فرآیندهای مرتبط از تأمین تا عرضه كالا و یا خدمات مشتری مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. مؤسسه لجستیك (1998)، لجستیك را چنین تعریف مینماید:
((لجستیك عبارت است از مكانیابی منابع براساس زمان یا مدیریت استراتژیك كل زنجیره تامین جامع؛)) زنجیره تامین، توالی رخدادهایی است كه هدف آن رضایت مشتری میباشد. این رخدادها میتواند شامل؛ تدارك، ساخت، توزیع و بازیافت ضایعات همراه با حملونقل پیوسته، انبارداری و فناوری اطلاعات باشد”.
با چنین تعریف گستردهای، لجستیك به طور ذاتی با دیگر عملیاتها پیوند میخورد و تقریباً چه بسا هر نقشی در درون سازمان را شامل شود و یا حداقل بر آنها تأثیر میگذارد و با فرآیندی كه كانون توجه بسیاری از سازمانهایی است كه خود را با آن تطبیق دادهاند، پیوند تنگاتنگی دارد. آنها دیگر خود را به عنوان تأمین كننده محصولات نمیدانند، بلكه با استفاده از این فرآیند، خود را مسئول تأمین نیازهای مشتری میدانند.
تازهترین مرحله یكپارچگی لجستیك، «پاسخ سریع » میباشد كه در قالب «پاسخ كارا یا اثربخش به مشتری » كامل شده است.
همانطوركه هوتسین سان (بنا به نقل از اسولیوان ، 1997) میگوید، «پاسخ كارا به مشتری» به معنی برخورد با خواست مشتری به نحو بهتر، سریعتر و با حداقل قیمت میباشد. و میافزاید كه «آیا كسی هست كه با آرزوی باقی ماندن در صحنه تجارت، كه نباید سخت تلاش كند و معتقد باشد كه سازمان او برای پاسخگویی به خواستهای مشتری، برای ارائه محصولات و خدمات خود به گونهای بهتر، سریعتر و با حداقل قیمت كوشش نكند؟» (واترز، 1384: 9-11)
یكی از مشخصههای اصلی یك سیستم لجستیكی نظامی، پویایی آن است. ویلم ردموند (2004) در كتابش به نام «مدیریت استراتژیك لجستیك در نیروهای مسلح مدرن» به این مشخصه سیستم لجستیك نظامی اشاره كرده و میگوید:
«نمیتوان سیستم لجستیك را به عنوان یك ماهیت ایستا در نظر گرفت. كاركردها، فعالیتها و وظایف آن در چرخه پویایی كار میكنند كه توقفی بر آن قابل تصویر نیست. مهمترین عامل موفقیت سیستمهای برتر لجستیكی این است كه هرگز تكاملشان توقف ندارد و در هر زمان پیشرفت و بهبود در همه سطوح را ادامه میدهند» (ردموند، 1383: 115).
محیط عملیاتی و اجرایی لجستیك تحت تأثیر محیط نظامی و امنیتی است. با تغییر محیط نظامی و امنیتی، محیط لجستیك نیز تغییر میكند. لجستیك صرفاً مسئول تأمین آمادها و خدمات، جابجایی ادوات و سربازان نیست، بلكه مسئول فراهم كردن توانایی نظامی كافی برای ارتش جهت ایجاد محیط امن برای كشور و ملت نیز هست. به این نقش لجستیك در اصطلاح «لجستیك دفاعی » گفته میشود. لجستیك دفاعی یك سیستم جامع لجستیكی است كه سازمان نظامی با استفاده از آن نیازمندیهای بلند مدت، میان مدت و كوتاه مدت خود را براساس فرآیند مقرون به صرفه و كارآمد برآورده و برطرف میكند. سیستم لجستیك دفاعی، سیستم پویایی است كه با گذشت زمان تكامل مییابد. این تكامل تحت تأثیر محیط دفاعی، امنیتی و شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار دارد.
1-2- تعریف موضوع
لجستیك به عنوان ستون فقرات تمام عملیات نظامی باید با شرایط تحمیلی جنگ نامتقارن مقابله كند. سیستم لجستیك باید قادر به رسیدگی به شرایط متغیر و متفاوت باشد این امر به معنی آن است كه ساختار و تواناییهای سیستم لجستیك باید به نحوی انعطافپذیر باشند كه تغییر در نیازمندیها و انجام امور تأثیر منفی بر روی آن نداشته باشد.
در جنگ شرایط به میزان زیادی تغییر میكنند؛ این به معنی آن است كه نیازمندیها در یك مقطع، ممكن است در مقطع دیگری تغییر كنند. نوع تهدید نیز میتواند نیازمندیهای خاصی را ایجاب كند كه پیش از این وجود نداشتهاند. برای جنگ به ویژه جنگ نامتقارن سیستم لجستیكی نیاز است كه این نیازمندیها را برآورده نماید:
• تحویل سریع
• پشتیبانی دقیق آمادی
• نرخ تأمین انعطافپذیر
• خدمات و آمادهای تطبیق یافته
• واكنش سریع به شرایط و پیشامدهای متغیر
• چارچوب عملیاتی انعطافپذیر
• پشتیبانی مستمر خدمات رزم
• كیفیت بالا
• یكپارچگی بالا
سیستم لجستیك در جنگ نامتقارن باید پشتیبانی مورد نیاز و ایجاد شده را در مكان دقیق، با نرخ مورد نیاز و در زمان مناسب برای عملیات نظامی فراهم كند.
لجستیك در عملیات نظامی متعارف فرصت تصمیمگیری در مورد زمان آمادهسازی، جابجایی و نحوهی انجام پشتیبانی را دارد. اما در عملیات نامتقارن نظامی سیستم لجستیك باید آماد رسانی را با دقت مورد نیاز فرمانده رزمی ساماندهی كند. جابجایی را با دقت براساس شرایط تحمیلی جنگ انجام دهد و با تغییر اوضاع و شرایط، تحویل آمادها و خدمات را به نتیجه برساند (جی سون، 1383: 1 ).
برتریجویی و غلبه بر دشمن در عملیات نظامی از طریق لجستیك و زنجیره تأمین نیازمند سیستمهای یكپارچه كنترلی در سطوح عملیاتی، تاكتیكی و استراتژیك است. ضربالمثل معروف ((اگر شما چیزی را اندازهگیری و كنترل نكنید، نمیتوانید آن را مدیریت كنید)) برای تمام فعالیتهای داخلی و خارجی لجستیكی صادق میباشد.
در سیستم لجستیك مدیران به دنبال كنترل فعالیتهای برنامهریزی شده مانند؛ حملونقل، انبارداری، كنترل موجودی، تأمین و توزیع كالاها و خدمات لجستیكی به یگانهای پشتیبانی شونده هستند. فرآیند كنترل لجستیك عموماً از خروجیها آغاز میشود. بدلیل ارتباط و تعامل سیستم با محیطهای داخلی و خارجی سازمان، تغییرات و عوامل محیطی بر روی فرآیندهای لجستیك و زنجیره تأمین تأثیرگذار است. اندازهگیری تأثیرات تغییرات محیطی در سطح كنترل استراتژیك ملموستر است.
هورویز طی تحقیقاتی عنوان میدارد، در حالی كه برنامهریزی از شكل كوتاه مدت به بلندمدت و از شكل عملیاتی به شكل استراتژیك، تكامل تدریجی پیدا كرد، اما كنترل و سیستمهای كنترلی كه در سطح مدیران ارشد اعمال میشود هنوز بر عملكرد اجرایی و عملیاتی تأكید و توجه دارد. وی پیشنهاداتی را برای جلب نظر مدیران ارشد ارائه میدهد كه طرحهای بلند مدت و استراتژیك از طریق كنترل استراتژیك به نحو مؤثری كنترل میگردند و موجبات تحقق اهداف استراتژیك و استراتژیهای متناظر با آنها را فراهم میآورد. زیرا كنترل سنتی به عنوان یك سیستم بازخور وارد شدهاند و فقط قادر به ردیابی و كشف انحرافات برنامه پس از آن كه خود را نشان دادند، برای حل آن اقدام میكنند. علاوه بر اینكه استانداردهایی كه ارائه میدهند، اغلب صحیح فرض میشوند در حالی كه كنترل استراتژیك (كنترل بازخور- آیندهنگر) تشخیص دهنده محیط نامطمئن خارجی با تحول سریع میباشند.
كنترل استراتژیك برای آنكه تحقق به موقع اهداف را بهبود بخشد، باید عوامل مؤثر داخلی و خارجی را شناسایی و مورد كنترل قرار دهد و گرنه اثر بخشی لازم را نخواهد داشت، دیدگاههای معمول و سنتی كنترل طرحها و برنامهها كه در جستجوی مقایسه نتایج واقعی نسبت به استاندارد و معیار مشخص میباشند نمیتوانند بهبود عملكرد آنها را تضمین نماید (نیكوكار، 1374: 25).
از دید مدیران عالی سازمان، سیستم كنترل استراتژیك، سیستمی كه مدیران را در ارزیابی استراتژیهای سازمان كمك كند و هنگامی كه خللی ایجاد میشود آن حوزههایی كه نیاز به توجه بیشتری دارد را حمایت میكند (هریسون و كارون جان، 1382: 243).
كنترل عملیاتی به عنوان كنترلهای كلاسیك به صورت سیستمهای بازخوردی طراحی گردیدهاند كه مسایل و انحرافات از نتایج پیشبینی شده را صرفاً پس از این كه به وقوع پیوستند. ارزیابی مینمایند و بعد استانداردهایی را كه با آن نتایج عملیاتی را میسنجند درست و صحیح فرض مینمایند.
ماهیت بازخور كنترلهای بعد از عمل به ویژه برای مواردی كه شرایطی محیطی سریعاً در تغییرند، در اولویت آخر قرار دارد. اصولاٌ كنترلهای عملیاتی برای تضمین تحقق اهداف كوتاه مدت طراحی و تنظیم شدهاند نمیتوانند تحقق به موقع اهداف میان مدت و بلندمدت را فراهم نمایند (هورویز، 1979؛ نیكوكار، 1374: 25). كنترل پس از عمل، اطلاعاتی را در رابطه با فعالیتهای تحقق یافته سازمانی در اختیار مدیران قرار میدهد، وقتی كه مقدار مناسبی از زمان سپری شد، عملكرد در قبال اهداف اولیه، اندازهگیری میشود (هریسون و كارون جان، 1382: 248).
تحقق به موقع اهداف و برنامههای لجستیكی با توجه به محیط متحول و متغیر محیطی و عدم قطعیت استراتژیهای نظامی، مستلزم پیشبینی و ارزیابی و كنترل عوامل كم سویی است كه تأثیر عمدهای روی موفقیت مأموریت لجستیك و زنجیره تامین در خدماترسانی به یگانهای پشتیبانی شونده دارد. كه نظریهپردازان مدیریت این نوع كنترل را، كنترل استراتژیك نامیدهاند. در كنترل استراتژیك تشخیص این علائم كم سو، تشخیص فرصتها و تهدیدات محیطی، تعیین اثرات این فرصتها و مخاطرات بر سیستم لجستیك نظامی و كنترل آنها نقش كلیدی دارد.
كنترل استراتژیك از نوع كنترل هدایتگر است و به شیوه حین عمل و قبل از عمل كاربرد دارد به عبارت دیگر كنترلهای پیش از عمل و حین عمل، به عنوان سنگ بنایی برای كنترل استراتژیك تلقی میگردد. یعنی با پیشبینی و ارزیابی بر كنترل یك سری عوامل محیطی از بروز مشكلات قبل از وقوع جلوگیری به عمل میآورد و مانع از حاد شدن آن میگردد. كنترلهای در حین عمل به لحاظ افق زمانی به زمان واقعی نزدیكتر است مزیت این نوع كنترل آن میباشد كه با اطلاعاتی كه از دادهها جمعآوری میكند سریعاً سعی در متعادل كردن شرایط است. سیستمهای كنترل پیش از عمل، با مطالعه تغییرات محیطی، شرایط پویایی را برای عملیات سازمان تجویز مینماید به عبارت دیگر با اعمال هر گونه تغییر در شرایط محیطی مثل تغییر در عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تكنولوژیكی و فرهنگی سیستمهای كنترل بیش از عمل به منظور پاسخگویی و مقابله با این تغییرات، هشدارهایی را به سازمان ارایه میدهد كه باید آن سازمان خود را با آن شرایط جدید منطبق سازد (هریسون و كارون جان، 1382: 250-254).
كنترل استراتژیك تلاشی است برای مشاهدهی فراسوی واقعیتهای آشكاری كه نمایانگر سلامت كوتاه مدت سازماناند. و لذا تلاشی است برای ارزیابی عوامل و روندهای بنیادیتر كه ضامن موفقیت یك فعالیت بزرگ هستند (كویین و همكاران، 1382: 67).
جوهره كنترلهای بازخور- آیندهنگر هدفش پاسخگویی به مسأله تأخیری است كه در سیستمهای بازخور، كنترلهای بعد از وقوع وجود دارد و آن هم از طریق ردیابی دادهها و پیشبینی اثرات آنها بر متغیرهای خروجی سیستم دنبال میشود (نیكوكار، 1374: 25-26).
تغییرات شرایط داخلی و خارجی سازمان نیازمند آن است كه به طور مستمر این دگرگونیها ردیابی شوند و جهت استراتژیك سیستم به نحو نقادانهای در پرتو آن شرایط متغیر ارزیابی گردد تا تحقق به موقع اهداف استراتژیك را تضمین نماید.
بنابراین اگر كنترل استراتژیك را فرآیند تعیین، ارزیابی اهداف كلی و نیز طراحی و بازنگری استراتژیها و سیاستهای كلی با توجه به عوامل محیطی جهت دستیابی به اهداف بدانیم تاكنون بر چشمانداز، دكترین، طرحها و برنامههای میان مدت و بلند مدت سیستم موجود لجستیك نظامی كشور، كنترل استراتژیك اعمال نگردیده است.
مد نظر قرار دادن عوامل مؤثر در الگوی كنترل استراتژیك، تعیین رابطه و اولویتبندی این عوامل و در نهایت طراحی یك الگوی كنترل استراتژیك و آزمون آن در سطح سازمان لجستیك سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسالت دیگر این نوشتار است.
گر چه در این راستا، در كشور ما در سطح نیروهای مسلح گامهایی برداشته نشده، لیكن عوامل مؤثری در نظر گرفته شده جهت الگوی كنترل استراتژیك به عنوان عواملی كه در موفقیت سیستم لجستیكی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش حیاتی دارند، مد نظر قرار گرفته است.
برای طراحی یك الگو نظریه پردازان مدیریت سه قدم اساسی زیر را ضروری تشخیص دادهاند:
الف – شناخت عوامل مؤثر بر الگو
ب – تعیین رابطه بین عوامل مؤثر بر الگو
ج – تعیین سهم (اولویت) عوامل مؤثر بر الگو
با بهرهگیری از ادبیات موضوع، الگوهای كنترل استراتژیك طراحی شده و نظرسنجی از فرماندهان و مدیران و صاحبنظران لجستیكی، با توجه به ویژگیهای محیطی سیستم لجستیك از جمله؛ تأمینكنندگان، فراسیستم اصلی، ردههای پشتیبانی شوند (مشتریان) و فرآیندهای داخلی، عواملی كه بر الگوی كنترل استراتژیك مؤثر میباشند، شناسایی و انتخاب گردید، و آنگاه از دیدگاه خبرگان لجستیك اعم از مدیران، كارشناسان و مدیران لجستیكی به عنوان افرادی كه نقش كلیدی و اساسی در مراحل، برنامهریزی، كنترل و نظارت بر سیستم لجستیكی دارند به نظرسنجی گذاشته شد و با استفاده از آزمونهای آماری، اعتبار عوامل مؤثر در الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك و همچنین ارتباط بین این عوامل مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای تعیین سهم (اولویت) عوامل مؤثر بر الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك از شاخصهای مركزی آماری، استفاده شد.
1-3- ضرورت و اهمیت موضوع
اهمیت كنترل در سیستم لجستیک به اهمیت اهداف كنترل باز میگردد. هنگامی كه گفته میشود، كنترل به دنبال مشخص كردن میزان تحقق اهداف و برنامهها میباشد در واقع این خود اهمیت كنترل را نیز میرساند، چرا كه بدون كنترل نمیتوان به چنین منظوری نایل شد. بنابراین،كنترل استراتژیک در سیستم لجستیک از اهمیت بالایی برخوردار است چرا كه اجرای بهتر برنامههای میانمدت و بلندمدت و رفع مشكلات احتمالی آنها در گرو انجام كنترل مناسب خواهد بود.
از طرف دیگر، نقش كنترل استراتژیک در كنار برنامهریزی استراتژیک مفهوم پیدا میكند. به عبارت دیگر، برنامهای باید وجود داشته باشد تا بتوان اولاً آن را كنترل كرد و ثانیاً میزان تحقق اهداف تعیین شده در برنامهها را نیز ارزیابی نمود (دودانگه،1380: 403). كنترل تكمیل كننده حلقه رشد و توسعه یك سیستم میباشد. اهمیت كنترل و نقش آن در انجام كارها به نحو بسیار جالبی توسط آقای دمینگ روشن شده است چرخه PDCA دمینگ به خوبی جایگاه كنترل را مشخص میكند. هر چند این مدل برای كنترل كیفیت ارائه شده ولی به راحتی میتوان آن را برای هر عملیاتی كه صورت میگیرد، تعمیم داد.
كنترل در سیستم لجستیک نظامی، معماری ارتباطات و فرآیندهای مورد نیاز جهت ایجاد، جمعآوری و انتقال اطلاعات میباشد. اطلاعات فرماندهان را قادر میسازند تا براساس آنها برنامهریزی كنند، ریسكها را ارزیابی نمایند و تصمیمات مؤثری در صحنه نبرد اتخاذ كنند. سیستم كنترلی است كه در سطوح مختلف عملیات نظامی و جنگ چرخه برنامهریزی ، تصمیمگیری ، اجرا و ارزیابی (PDE&A) را پشتیبانی مینماید.
در هر لحظه از نبرد داشتن تواناییها، فعالیتها، موقعیتها و وضعیت عملكرد سیستم لجستیك ضروری است تا تصمیمگیری درست و به موسقع امكانپذیر گردد.
سیستم كنترل، امكان آگاهی از وضعیت عملكرد سیستم لجستیک را در تمام سطوح ایجاد میكند و اطلاعات مورد نیاز فرماندهان را جهت تصمیمگیریهای به موقع و مرتبط فراهم میسازد. جهت ایجاد تصویر مشترك از وضعیت لجستیک، سیستم كنترل، دادههای مفهومی را از منابع مختلفی از طریق ارتباطات و معماری سیستم اطلاعات جمعآوری كرده و در اختیار مراجع تصمیمگیر قرار میدهد. سیستمهای كنترلی به متخصصین و فرماندهان لجستیک این امكان را میدهد كه بتواند عملیات تداركرسانی و پشتیبانی از یگانهای عملیاتی را بطور مؤثر و كارا انجام دهند.
كنترل و ارزیابی به هنگام میتواند مدیران را از وجود مسائل و مشكلاتی كه دامنگیر سازمان خواهد شد آگاه سازد تا پیش از این كه وضع وخیم شود، اقدامات اصلاحی به عمل آید. ارزیابی موفقیتآمیز راهبردیها بر پایه این واقعیت قرار دارد كه نتیجه عملیات در زمان مقرر و به صورتی مناسب ارایه گردد (دیوید،1380: 542).
كنترل ابزاری جهت شناسایی مشكلات و حل آنهاست، كنترل فعالیتها را در یك مسیر نگهداری و تصحیح انحرافات را از روی برنامه امكانپذیر خواهد ساخت.
كنترل عملیات سازمان را تضمین میكند و با بكارگیری آن میتوان:
الف – از میزان پیشرفت كارها اطلاع پیدا كرد.
ب – از كیفیت تطبیق عملكردها با برنامهها و اهداف از پیش تعیین شده با خبر شد.
ج – از میزان مشكلات و انحرافاتی كه هنوز پیش نیامده است در جریان قرار گرفت و با استفاده از مكانیزمهای بازخور – آیندهنگر به رفع آن پرداخت.
د – از طریق بكارگیری مكانیزمهای بازخور در جریان عمل اصلاحات لازم را به عمل آورد و تحقق به موقع اهداف را قطعی نمود (نونل، 1978؛ نیكوكار،1374: 32).
مدیریت سازمان نمیتواند یك سیستم كنترل را تنها به صورت یك هدف طراحی نماید. این سیستم باید بخشی از فرآیند زنجیره مدیریت استراتژیک باشد و بایستی به منظور ارزیابی میزان پیشرفت سازمان در راستای اهداف طراحی شود. كنترل استراتژیک در واقع با تدوین (تنظیم) و انتخاب راهبردی آغاز میشود.
ضرورت كنترل استراتژیک از اجتنابناپذیری تغییر در محیط بیرونی سازمان ناشی میگردد. این تغییرات در محیط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فناوری سازمان وجود دارد و به علت پویایی محیط بیرونی سازمان، اجرای راهبردهای بر مبنای اهداف پیشبینی شده چالشهای اساسی مدیریت سازمان میباشد (Harrison, 1991, pp. 79-80).
ارزیابی و كنترل استراتژیک مهم است زیرا سازمان با محیط پویا روبهرو است و در این محیط اغلب، عوامل اصلی محیط داخلی و خارجی به سرعت و به شدت تغییر میكنند. موفقیت امروز نمیتواند، موفقیت فردا را تضمین نماید به دلایل زیر با گذشت زمان ارزیابی استراتژیک روز به روز مشكلتر میشود: (دیوید،1380: 545-546)
1- افزایش سرسام آور پیچیدگی در عوامل محیطی؛
2- مشكلتر شدن پیشبینی آینده و كمتر شدن صحت و دقت این پیشبینی؛
3- افزایش تعداد متغیرها؛
4- سرعت بسیار بالای كهنه شدن (حتی) بهترین برنامهها؛
5- افزایش تعداد رویدادهای داخلی و جهانی كه بر سازمان اثر میگذارند؛
6- كاهش یافتن دوره زمانی كه میتوان برنامهها را به اجرا درآورد.
1-4- اهداف تحقیق
الف- هدف اصلی: هدف اصلی این تحقیق؛ طراحی و تبیین الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك نظامی میباشد.
ب- اهداف اختصاصی: اهداف اختصاصی این تحقیق عبارتند از:
1) تعیین مؤلفه ها و عوامل مؤثر در الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك
2) بررسی روابط عوامل مؤثر در الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك
3) اولویت بندی عوامل مؤثر در الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك
4) آزمون الگو كنترل استراتژیك سیستم لجستیك در جامعه مورد نظر
5) ارائه راه كارهای علمی و عملی جهت اجرای كنترل استراتژیك سیستم لجستیك
1-5- علت انتخاب موضوع
محقق به دلایل زیر این موضوع تحقیق را انتخاب نمود:
الف- تجربه كاری بیش از 15 ساله محقق در سیستم لجستیك نظامی و آشنایی با نیازمندیها و تنگناههای اساسی این سیستم.
ب- تأثیر و اهمیت روز افزون سیستم لجستیكی بر اجرای مأموریت یگانهای عملیاتی دارد.
ج- نقش اساسی سیستم كنترل استراتژیك در اجرای پشتیبانی صحیح و به موقع از یگانهای پشتیبانی شونده.
د- ارتباط و نیاز روز افزون به سیستم كنترل استراتژیك به عنوان مكمل برنامههای میان مدت و بلند مدت لجستیك وجود دارد. به عبارتی تكمیل حلقه مدیریت استراتژیك در سیستم لجستیك
1-6- بیان مسأله
آنچه كه محقق را به انجام این تحقیق ترغیب نموده ارائه راه حلی برای كنترل سیستم لجستیك با توجه به تغییرات سریع محیطی بود.
شكلگیری و نهادینه شدن تفكر مدیریت استراتژیك در سیستمهای لجستیكی نظامی و تدوین و اجرای برنامههای میان مدت و بلند مدت تحت عنوان برنامههای پنج ساله و برنامههای طرح و تحول و یا طرح تعالی شكل دیگری از كنترل را نسبت به گذشته میطلبد، به لحاظ تئوری و اجرایی میتوان تناظر یك به یكی بین روش و سطوح برنامهریزی و سطوح و روش كنترل قائل شد، برنامهریزی عملیاتی نیازمند كنترل عملیاتی و برنامهریزی استراتژیك به طبع آن نیازمند كنترل استراتژیك میباشد. مدیریت استراتژیك لجستیك به امور منابع تأمین ملی و بینالمللی و منابع مصرف و كاربردی عملیاتی در سطح كلان توجه مینماید. تعادل سطوح مدیریتی لجستیك و چشمههای تأمین و چاههای مصرف از اموری است كه در این سطح از مدیریت لجستیك به آن توجه شده و طرحریزیهای لازم برای آن بعمل میآید. در سیستم لجستیك برنامهریزی از شكل عملیاتی به صورت بلند مدت و استراتژیك تحول یافته اما كنترل سنتی و عملیاتی خود را حفظ نموده است.
این كه اهداف و نتایج مورد انتظارات برنامههای بلند مدت و میان مدت لجستیك با توجه به تغییرات محیطی محقق شده یا خیر میزان انحراف از برنامهها چقدر بوده؟ آیا موانع و مشكلات برنامههای ناشی از برنامهریزی نادرست، تغییرات شرایط محیطی، عوامل انگیزشی و آموزش نیروی انسانی و مدیریتی، كمبود بودجه و اعتبارات، تغییر در فرضیات اولیه برنامهها، مشكلات سختافزاری و نرمافزاری و; بوده یا خیر؟ شاخصها و استانداردهای كنترلی استراتژیك كدامند؟ و در نهایت سؤال اساسی این كه الگوی مناسب كنترل استراتژیك سیستم لجستیك كدام است؟ همه این سؤالها بیانگر وجود حلقه گمشدهای در فرآیند مدیریت استراتژیك لجستیك است. كه در این تحقیق محقق با ارائه الگوی مناسب كنترل استراتژیك سیستم لجستیك به دنبال پاسخی منطقی و كاربردی به سؤالات فوق خواهد بود.
1-7- سؤالات تحقیق
الف- عوامل مؤثر در(متغیرهای دخیل) الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك نظامی كدامند؟
ب- رابطه میان عوامل مؤثر (متغیرهای دخیل) در الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك نظامی چگونه است؟
ج- اولویتبندی عوامل مؤثر (متغیرهای دخیل) در الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك نظامی چگونه است؟
1-8- محدودیت موضوع
موضوع تحقیق، موضوع جدید و انحصاری است زیرا در مرحله اول میبایست، سیستم لجستیك نظامی بطور كامل بررسی میشد، و در مرحله دوم؛ ادبیات كنترل استراتژیك كاملاً مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگرفت، علیرغم، همكاری صمیمانه اساتید و همكاران عزیز، تقریباً كلیه منابع و مستندات تحقیقات ویژه انجام شده در ایران و خارج از كشور جمعآوری شد ولی به دلیل جوان بودن موضوع و عدم وجود بانك اطلاعاتی در زمینه سیستم لجستیك به ویژه كنترل استراتژیك در كشور، سبب شده كه محقق با مشكلات زیادی مواجه شود و حدود یكسال فقط صرف جمعآوری اطلاعات و منابع مورد نیاز نماید.
محدودیت دوم این تحقیق طبقهبندی بودن اطلاعات مورد نیاز این تحقیق میباشد، بدلیل این كه میبایست در حوزه سیستم نظامی ورود شود و نشر اطلاعات نظامی باید با ظرافت خاص خود صورت میگرفت به گونهای كه سطح طبقهبندی اطلاعات لحاظ میگردید، در نتیجه محقق را با تنگناهای اساسی در این خصوص مواجه نمود و در نتیجه به درازا كشیده شدن زمان تحقیق گردید.
1-9- سازمان و قلمرو تحقیق
الف- قلمرو مكانی:
به دلیل گستردگی و فراگیر بودن موضوع تحقیق، جامعه مورد مطالعه باید دارای خصوصیاتی كه نشان دهنده موضوع تحقیق باشد، در نظر گرفته شود. لذا با توجه به اینكه برنامهریزی و نظارت كلان و استراتژیك در نیروهای نظامی به عهده سطوح عالی فرماندهی و ستادی میباشد. معاونتهای ستادی مرتبط نیروها و ستاد مشترك به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب گردید.
ب- قلمرو زمانی:
زمان پیشبینی شده برای تدوین پایاننامه به شرح زیر میباشد:
1- جمعآوری منابع اولیه یكسال
2- تدوین كلیات و شرح پایاننامه 6 ماه
3- تنظیم مطالب نظری پایاننامه 6 ماه
4- تنظیم مؤلفه ها و متغیرهای كلیدی ب
ه منظور طراحی الگوی كنترل استراتژیك 3 ماه
5- آزمون سؤالات الگوی كنترل استراتژیك و تحلیل یافته 3 ماه
6- نتیجهگیری و پیشنهادات 3 ماه
7- تنظیم و تدوین كامل پایاننامه جهت ارائه 2 ماه
ج- قلمرو سازمانی تحقیق:
این تحقیق در پنج فصل به شرح زیر تدوین گردیده است:
فصل اول: كلیات تحقیق شامل؛ مقدمه، تعریف موضوع، اهمیت و ضرورت موضوع، هدف، علت انتخاب، بیان مسأله، محدودیت، سازمان و قلمرو تحقیق، تعاریف نظری و عملیاتی واژگان تحقیق می باشد.
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق: مطالب این فصل در دو بخش تنظیم و تدوین شده است. در بخش اول ضمن تعریف و تشریح مفهوم لجستیك، سیر تاریخی لجستیك در جهان، در صدر اسلام و تاریخچه لجستیك در ایران آورده شده است و در ادامه این بخش سیر تكاملی و تاریخی كنترل در لجستیك آمده و در قسمت پایانی سوابق مطالعات مرتبط با موضوع تحقیق آمده است. در بخش دوم به مبانی علمی و نظری لجستیك، مدیریت و سیستم لجستیك، كنترل لجستیك، كنترل استراتژیك، دیدگاه ها و الگوهای كنترل استراتژیك و در پایان فصل به جمع بندی دیدگاه های كنترل استراتژیك پرداخته شده است.
فصل سوم: طراحی الگو و روش شناسایی تحقیق: در این فصل ابتدا مروری بر ادبیات تحقیق انجام شد و انواع دیدگاه ها و الگوهای كنترل استراتژیك مورد مقایسه گرفته است و در ادامه الگوی مفهومی و عملیاتی تحقیق تشریح شده است. در قسمت بعدی فصل، روش شناسی تحقیق شامل؛ نوع و روش تحقیق جامعه و نمونه آماری، روش نمونهگیری، روش گردآوری اطلاعات، روایی ابزار سنجش، پایانی ابزار سنجش، روش طراحی الگو و روشهای تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده در تحقیق اشاره شده است.
فصل چهارم: تحلیل یافتهها: این فصل در برگیرنده بررسی توصیفی و تحلیلی نتایج بدست آمده و آزمون سؤالات تحقیق و فرضیات آماری الگوی كنترل استراتژیك سیستم لجستیك است.
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات: در این فصل ضمن اینكه خلاصه ای از پایاننامه آمده، نتیجهگیری براساس تحلیل یافتهها، ادبیات موضوع و كارهای تحقیقاتی انجام شده است و در ادامه پیشنهادهایی علمی و كاربردی به سازمان لجستیك برای محققان و پژوهشگران آینده ارائه مینماید. و در پایان میزان دانش افزایی و نوآوری تحقیق بیان شده است.
1-10- تعاریف نظری و عملیاتی واژگان تحقیق
1-10-1- سیستم: سیستم به معنای عام و كلی آن عبارت است از مجموعهای از اجرای مرتبط و هدفدار با هویتی كلی و خواص معین و در ارتباط با محیط.
1-10-2- كنترل: كنترل را میتوان فرآیند بازبینی فعالیتها برای كسب اطمینان از انجام فعالیتها بر طبق برنامه و اصلاح انحرافهای موجود در حین اجرای برنامه دانست (استیفن،1379: 400).
1-10-3- لجستیك: لجستیك متشكل از فعالیتها و پشتیبانی مأموریت عمده یك سازمان است. این فعالیتها شامل؛ تداركات، نگهداری تعمیرات، حملونقل و خدمات اولیه مهندسی میشود.
1-10-4- مدیریت استراتژیك: مدیریت استراتژیك بر فرآیند هدایت برنامههای استراتژیك و حصول اطمینان از اجرای خوب آنها برای كسب اطمینان از موفقیت سازمان در بلند مدت دلالت دارد.
1-10-5- استراتژی: استراتژی عبارت است از یك برنامه برای ایجاد رابطه متقابل با عوامل محیطی كه معمولاً ضد و نقیض هستند، جهت تأمین هدف های سازمان (دفت، 1385: 54).
1-10-6- سیستم كنترل استراتژیك: از دید مدیر عالی سازمان، سیستم كنترل استراتژیك عبارت است از سیستمی كه مدیران را در ارزیابی استراتژیهای سازمان كمك كند و هنگامی كه خللی ایجاد میشود آن حوزههایی كه نیاز به توجه بیشتری دارد را حمایت میكند (هریسون و كارون جان، 1381: 243).
1-10-7- تغییرات محیطی بنیادی: در تغییرات بنیادی (سریع) چارچوبهای مرجع سازمانی میشكند و اغلب در سازمان تعادل جدیدی بوجود میآید و كل سازمان متحول میشود. (دفت، 1387) وقتی كه تغییر ناپیوسته و پرشتاب و متلاطم باشد، احتمالاً تعریف مجدد بنیادی از یك وضعیت استراتژیك به وضعیت دیگر میباشد (لورنژ و همكاران، 1385: 39).
1-10-8- تغییرات محیطی تدریجی: نشان دهنده یك رشته پیشرفتهای مستمر است كه همواره تعادل كلی سازمان حفظ میگردد و غالباً یك بخش از سازمان تغییر میكند (دفت، 1377). هنگامی كه مجموعه نیروهای بیرونی و درونی سازمانی نسبتاً آرام میباشند، تغییرات تدریجی است در این حالت، سازمان میتواند از طریق حفظ پایدار تغییرات تدریجی با موفقیت به طرف اهدافش پیش رود (همان: 25).
1-10-9- سطح استراتژیك لجستیك: سطح استراتژیك لجستیك شامل عالیترین سطح مدیریتی و فرماندهی لجستیك از جمله: آماد و پشتیبانی فرماندهی كل و نیروهای زمینی، هوایی، مقاومت و دریایی میباشد. مأموریت اصلی این ردهها، تدوین اهداف، چشماندازها و برنامههای بلند مدت و میان مدت، تأمین و تخصیص بودجه و اعتبارات مورد نیاز، تدوین و ابلاغ آییننامهها و دستورالعملهای تخصصی و نظارت و كنترل راهبردی بر اجرای برنامهها و دستورالعملهای تخصصی میباشد.
1-10-10- كنترل تدریجی: هنگامی سازمان از عهد تغییر و تلاطم محیطی برآید بر حفظ جهتگیری استراتژیكی خاص تمركز دارد. اساساً در این كنترل تأكید میشود كه مفروضات حیاتی محیطی پیشین كه زیربنای استراتژی خاصی را تشكیل میدادند، هنوز دارای اعتبار میباشند. در این موقعیت مفروضات زیربنایی استراتژیك هنوز معتبر بوده و كسب و كار با وجود اغتشاش و آشفتگی هنوز به تبعیت از این مفروضات اداره میشود. كنترل تدریجی استراتژیك هنگامی كه مجموعه نیروهای بیرونی و درونی سازمان نسبتاً آرام میباشند، مناسب است (لورنژ و همكاران، 1385: 25).
1-10-11- كنترل بنیادی: وقتی محیط متلاطم و تغییرات سریع صورت گیرد. مفروضات اساسی كه بنیان استراتژی خاصی را تشكیل میدهند ناپایدار هستند. بنابراین قوانین حاكم بر این استراتژی باید مجدداً تعریف شوند. این كنترلها زمان آشفتگی و جنگ مورد استفاده قرار میگیرد (همان: 25-26).
1-10-12- كنترل استراتژیك تدریجی مأموریت گرا سیستم لجستیك: سازمانی كه فرهنگ مأموریتی بر آن حاكم است میكوشد تا نیازهای محیطی خارجی را تأمین كند، ولی الزامی در خود نمیبیند كه به سرعت دستخوش تغییرات قرار گیرد در فرهنگ مأموریتی به دیدگاههای مشترك (از نظر هدف سازمان) توجه زیادی میشود (دفت، 1385: 406). از نگاه مأموریتی سیستم لجستیك از طریق ارزشها، چشمانداز، اهداف و اجرای برنامههای مأموریتی كه تشكیل دهنده فعالیتهای سیستم لجستیك است بدنبال ایجاد دیدگاه مشتركی در سطح سازمان میباشد.
1-10-13- كنترل استراتژیك بنیادی انعطافگرا سیستم لجستیك: از ویژگیهای فرهنگ انعطافپذیری و از نظر استراتژیك، توجه به محیط خارجی و تلاش در جهت رفع نیازهای مشتریان است (دفت، 1385: 404). توانایی عكسالعمل سریع و مناسب در مقابل شرایط جدید، حوادث پیشبینی شده و استفاده به موقع از موفقیتهای بدست آمده را قابلیت انعطاف گویند. انعطافپذیری لجستیك، توانایی تطبیق و پاسخگویی به شرایط و ویژگیهای متفاوت است. لجستیك در شرایط جنگ با نیازهای متفاوتی سر و كار دارد. نرخهای آمادی متغیر و درخواستها ردههای پشتیبانی شونده در زمان و مكان متغیر از جمله انعطافپذیر مورد انتظار از سیستم لجستیك است، كنترل استراتژیك بنیادی انعطاف گرا سیستم لجستیك به كنترل انعطافپذیری سیستم لجستیك در برابر شرایط و تغییرات محیطی از زمان جنگ (بحران) میپردازد.
1-10-14-كنترل استراتژیك بنیادی انسانگرا سیستم لجستیك: لجستیك و جنگ رابطه تنگاتنگی دارند، عملاً هیچ نوع جنگی بدون لجستیك نیست. یگانهای عملیاتی در هر شرایطی از جنگ و در هر نوع جنگ برای بقاء و انجام مأموریتهای خود به پشتیبانی لجستیكی نیاز دارند، جنگ شرایطی از ناپیوستگی، پیچیدگی و نوسانات زیاد را به وجود میآورد كه همه استراتژیها، فرآیندها و رویههای معمول سازمان، دستخوش تغییرات بنیادی قرار میدهد در چنین شرایطی عامل كلیدی كه باعث برتری جدی و عامل رقابتی محسوب میشود نیروی انسانی لجستیك كه از تعهد، اعتماد، رابطه و حس مشاركتی بالایی برخوردار باشد.
1-10-15- كنترل استراتژیك تدریجی فرآیندگرا سیستم لجستیك: سیستم لجستیك در زمان صلح، یك سیستم با قابلیت تقویتپذیری تصاعدی است زیرا شرایط اجرایی سیستم ثابت بوده و فرصت كافی برای بازسازی مجدد قابلیت و پاسخ سریع و مؤثر به نیازمندیها را دارد. در زمان صلح لجستیك باید نظامات و فرآیندها و مقررات و ضوابط لجستیكی را در ابعاد مختلف مأموریتی تدوین و مورد بازنگری و مهندسی مجدد قرار دهد و از طرفی از طریق نظارتهای ستادی مداوم مورد كنترل قرار دهد به گونهای شرایط و آمادگی لازم در داخل لجستیك برای مقابله با بحرانهای احتمالی ایجاد گردد.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0