توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله حسابداری مالیاتی دارای 89 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حسابداری مالیاتی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حسابداری مالیاتی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حسابداری مالیاتی :

حسابداری مالیاتی
پس از جنگ جهانی دوم، بنا به دلایل متعدد بسیاری از كشور ها در صدد اصلاح ساختار مالیاتی خود برآمدند.در این میان مالیات بر ارزش افزوده در دو دهه گذشته به عنوان یك روش جدید مطرح شده و به لحاظ ویژگیهای انعطاف پذیری كه دارد مورد توجه كشورهای مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالیاتی واقع شده است.اهم دلایلی كه انگیزه‌های این اصلاح به شمار می روند را می توان در چهار گروه زیر طبقه بندی نمود:

1 رفع نارسایی‌های مالیاتی سنتی؛
2 ایجاد منبع درآمد برای پاسخگویی به هزینه‌های روز افزون دولت؛
3 ایجاد سیستم‌های مالیاتی متناوب با عملكرد پیمانهای منطقه ای؛
4 ایجاد تحول در ساختار مالیاتی به دلیل هماهنگ نبودن آن با روند توسعه اقتصادی.
علیرغم اینكه به خاطر ناشناخته بودن مالیات بر ارزش افزوده برخی از كشورها نسبت به پذیرش آن ابراز نگرانی كرده اند، اما با گذشت زمان شمار كشورهای استفاده كننده از این مالیات به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
به طور كلی در بررسی‌های گوناگون در خصوص تئوری مالیات بر ارزش افزوده، صاب نظران اقتصادی این مالیات را از سه جنبه مختلف بررسی كرده اند.این سه جنبه عبارتند از:
الف – مسائل ساختاری، اقتصادی، اجتماعی مالیات بر ارزش افزوده.مشكلات مرتبط با آنها و راه‌های مقابله با این مشكلات؛
ب – اثرات مختلف مالیات بر ارزش افزوده بر متغیر‌های اقتصادی از دیدگاه خرد و كلان؛
ج – طرق اجرای مختلف مالیات بر ارزش افزوده در كشورهای مختلف و استفاده از تجارب حاصل به منظور بهبود ساختار این روش مالیاتی.
تاریخچه
برای نخستین بار، مالیات بر ارزش افزوده توسط ((فو – زیمنس)) به منظور فائق آمدن بر مسائل مادی بعد از جنگ طرح ریزی و به دولت آلمان معرفی شد.به رغم اظهار علاقه و تمایل كشورهای دیگر (مثل آرژانتین و فرانسه) در مورد آگاهی از چگونگی ساختار مالیات بر ارزش افزوده، این مالیات به طور رسمی تا 1354 در هیچ كشوری به كار گرفته نشد.در این سال كشور فرانسه مالیات بر ارزش افزوده را به عنوان مالیاتی برای كالاهای مصرفی در مرحله تولید اعمال كرد و در 1986 این كشور توانست مالیات بر ارزش افزوده را به صورت مالیاتی جامع به مرحله خرده فروشی گسترش دهد.
در دهه 1960 بسیاری از كشورهای اروپایی از مزایای مالیات بر ارزش افزوده آگاه شدند و این

مالیات تدریجاً در سیستم مالیاتی بسیاری از كشورهای اروپایی به كار گرفته شد.در اواسط دهه 1960 (سال 1966) جامعه اروپا به منظور هماهنگ سازی سیستم مالیاتی و بهبود جریان كالاها و خدمات تمام كشورهای عضو را مكلف به پذیرش ساختار مالیات بر ارزش افزوده كرد و نیز در پذیرش این مالیات را به عنوان یكی از پیش نیازهای لازم به منظور عضویت در جامعه اروپا مطرح نمود.

فتند.(دانمارك 1967- آلمان غربی 1968- لوكزامبورگ 1970- بلژیك 1971- ایرلند 1972- ایتالیا 1973 و بالاخره انگلستان 1973).در همین زمان و نیز در دهه‌های بعد كشورهای دیگری (از جمله برزیل، اروگوئه، مكزیك، آرژانتین، شیلی، ساحل عاج، امریكا، ژاپن، استرالیا، سوئد، الجزایر، مغرب و تونس) به خیل كشورهای استفاده كننده ازمالیات بر ارزش افزوده كالاهای كارخانه ای، مالیات بر كل فروش مالیات بر درآمد شركتها و …..كردند.
از سوی دیگر، انتقال از سیستم برنامه ریزی متمركز به سیستم متكی به مكانیزم بازار نیز لزوم تغییر سیستم مالیاتی را در كشورهای اروپای مركزی و شرقی ایجاب كرده است.در حال حاضر كشورهای مجارستان و آلمان دمكراتیك (قیل از ادغام دو آلمان) مالیات بر ارزش افزوده را به منظور اصلاح ساختار مالیاتی خود به كار بستند.علاوه بر این كشورهای بلغارستان، لهستان و یوگوسلاوی نیز نسبت به كاربرد این روش مالیاتی از خود تمایلات مثبت نشان داده اند.
به هر حال با گذشت زمان و نمایان شدن نقاط قوت مالیات بر ارزش افزوده، درجه محبوبیت این مالیات بیشتر گشته است.به طوری كه در حال حاضر بیش از 50 كشور از این مالیات استفاده می كنند و بیش از ده كشور دیگر نیز به طور جدی در مورد پذیرا شدن آن از خود تلاشهای مثبتی نشان داده‌اند.
نرخ و پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده در كشورهای مختلف متفاوت بوده و متوسط نرخ به كار گرفته شده در حدود 5 تا 18 درصد در حال نوسان بوده است.
هر چند كه در تعدادی از كشورها، بعضی از خدمات مثا خدمات دارویی، خدمات بیمارستانی، خدمات امنیتی، خدمات خانه، خدمات بیمه، خدمات پستی و خدمات زیر بنایی مثل آب و برق و گاز مشمول مالیات نمی شود، اما در برخی كشورها، پایه مالیات بر ارزش افزوده وسیع تر از سایر مالیات‌های سنتی بوده و مواردی از قبیل خدمات تفریحی، خدمات حمل و نقل، خدمات قانونی، خدمات ملكی و حتی خدمات زیر بنایی را نیز در بر می گیرد.این پایه وسیع توانسته است در بسیاری از كشورها درآمدهای مالیاتی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.از طرفی پایه ای از كشورها نیز به دلیل رعایت رفاه اجتماعی، مواد غذایی و مواد مورد نیاز عامه مردم را مشمول نرخهای پایین تر مالیاتی كرده اند.هر چند كه كشورهای عضو جامعه مشترك اروپا از جمله كشورهای پیشتاز در زمینه یكسان سازی نرخ‌های مالیات بر ارزش افزوده بوده اند، لیكن تلاش آنها در این زمینه تا كنون به ثمر نرسیده است.
سمفهوم و محتوای صورت ارزش افزوده
اندازه گیری اقتصادی ارزش افزوده از مفهوم خاص آن متمایز است.یك تعریف از صورت ارزش افزوده این است كه این صورت نشان دهنده تفاضل درآمد حاصل از فروش كالا یا خدمات با مواد و خدمات خریداری شده می باشد.این یك تعریف بسیار ساده بود و با مفهوم اولیه آن مطابق می كند و توسط اقتصاد دانان و مدیران تولید به منظور گزارشگری درون سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد.اگر بخواهیم صورت ارزش افزوده را برای مقاصد گزارشگری برون سازمانی تهیه كنیم، در

سطحی بالاتر تعیین كننده ارتباط خاص جهت توزیع ارزش افزوده ایجاد شده بین گروه‌های ذینفع خواهد بود.این گروه‌های ذینفع عبارتند از نیروی كار، سهامداران، تامین كنندگان سرمایه و دولت.
در صورت ارزش افزوده این مساله اصلی كه ثروت به وسیله سه عامل اساسی زمین، كار و سرمایه ایجاد می گردد و این عوامل برای تولید یك كالا مورد نیاز می باشند مورد توجه قرار می گیرد.
برای آنكه مفهوم ارزش افزوده و نحوه محاسبه آن نشان داده شود با ذكر مثالی این موضوع تشریح می شود.
یك نظام اقتصادی بسیار ساده را تصور نمائید كه در آن فقط 1000 كیلوگرم گندم به ارزش هر كیلو 50 ریال تولید می شود.ارزش تولیدات این نظام اقتصادی 50000 ریال است.حال اگر تصور كنیم كه همین مقدار گندم مراحل تولیدی دیگری را نیز طی می كند، لازم است ارزش تولید مراحل بعدی نیز به نوعی به حساب آیند.مثلاً فرض كنید این مقدار گندم در آسیاب تبدیل به آرد شده است و هر كیلو آرد به مبلغ 80 ریال به فروش رسیده و سپس در یك نانوایی تبدیل به 100000ریال نان می شود و نان به عنوان كالای نهایی مورد استفاده قرار گیرد..سوالی كه مطرح می شود این است كه ارزش تولیدات این جامعه مفروض چه قدر است، اگر به خواهیم ارزش محصولات را در مراحل مختلف (گندم، آرد، نان) با یكدیگر جمع كنیم، رقم 230000 ریال می شود.ارزش آرد در بر گیرنده 50000 ریال ارزش گندم بوده و 100000 ریال ارزش نان تولیدی نیز شامل ارزش آرد و در نتیجه گندم است.بنابراین در چنین جمع بندی به خاط دوباره شماری (و یا چند باره شماری) ارزش كل محصول جامعه بیش از میزان واقعی به حساب می آید.

علت دوباره شماری این است كه فعالیتهای اقتصادی به صورت زنجیره ای انجام می گیرد.مثلاً‌ سنگ آهن در یك مرحله تولیدی تبدیل به چدن شده، چدن در مرحله تولیدی دیگر به فولاد و فولاد به فولاد‌های مخصوص تبدیل می شود.فولاد مخصوص در مرحله دیگر تبدیل به مثلاً شاسی ماشین شده و شاسی با سایر قطعات در مرحله تولید نهایی ه اتومبیل تبدیل می گردد.حال اگر هر مرحله تولیدی توسط یك كارخانه یا یك واحد جداگانه انجام پذیرد، ارزش تولید معدن معادل ارزش مقدار سنگ آهنی است كه استخراج كرده است و ارزش تولید چدن توسط ذوب آهن شامل ارزش سنگ آهن نیز هست، و به همین ترتیب فولاد در بر گیرنده ارزش چدن ودر نتیجه سنگ نیز خواهد بود.و سرانجام اتومبیل در بر گیرنده ارزش كالاهای واسطه ای و نیم ساخته قبلی خود می شود.بدین گونه می بینیم كه جمع كردن ارزش تولید مراحل مختلف تولیدی سبب می شود كه ارزش سنگ آهن را به دفعات به حساب آوریم.برای جلوگیری از این مشكل در سنجش تولید یك نظام اقتصادی از مفهوم ((ارزش افزوده)) استفاده می نماییم.

اگر ارزش افزوده كشاورزی را در مثال قبل 50000 ریال تصور كنیم، ارزش افزوده آسیاب 30000=50000- 80000 ریال و ارزش افزوده نانوایی معدل 20000=80000-100000
ریال است.این شاخص یعنی حاصل جمع ارزش افزوده فعالیتهای مختلف، به عنوان شاخص مناسب ارائه عملكرد یك نظام اقتصادی می تواند به كار رود.
ارزش افزوده فعالیتهای اقتصادی معمولاً با دو روش قابل محاسبه است.یك روش عبارت است از تفریق كالاهای واسطه ای مورد استفاده در تولید یك كالا از ارزش محصول تولید شده، یعنی همان روشی كه در مثال ساده یاد شده مورد استفاده قرار گرفت.روش دیگر، محاسبه ارزش افزوده از طریق محاسبه مبلغ پرداختی به عنوان تولید است.همانطور كه گفته شد عوامل تولید عبارتند از كارگر، سرمایه، (ساختمان و ماشین آلات) و زمین، پرداختی به این عوامل نیز به صورت مزد، حقوق، سود، و اجاره انجام می پذیرد.مثلاً در مثال بالا دیدیم كه اگر ارزش آرد تولید شده توسط آسیاب را 80000 ریال تصور كنیم.از این مقدار 50000 ریال برای خرید گندم، كه در این جا به عنوان كالای واسطه ای محسوب می شود، پرداخت شده و در نتیجه ارزش افزوده آسیاب معادل 30000 ریال است.این ارزش افزوده طبعاً به صورت مزد و حقوق به كاگران و نیز به صورت اجاره، هزینه استهلاك و 000 سرانجام سود به صاحبان عوامل مختلف تولید پرداخت می شود، بنابراین از طریق جمع پرداختی به عوامل تولید در یك مرحله تولیدی یا واحد تولیدی نیز می توان ارزش افزوده آن

مرحله تولیدی را محاسبه كرد)).
برای آگاهی بیشتر به یك مثال فرضی دیگر توجه می كنیم.فرض كنید سه واحد تولیدی مختلف در نظام اقتصادی وجود دارد كه یكی سنگ معدن آهن استخراج می كند و آنرا به منظور تولید فولاد به یك واحد تولیدی دیگر می فروشد.صورت درامد و هزینه این سه واحد به ترتیب زیر در جداول شماره 1و2و3 در نظر گرفته می شود:

(جدول شماره یك)
دریافتها (ریال) پرداختها (ریال)

فروش سنگ آهن 100000 هزینه مواد واسطه ای و اولیه
مزد و حقوق
اجاره
هزینه استهلاك
سود ویژه …………
10000
2000
50000
20000
100000 100000

دریافتها (ریال) پرداختها (ریال)
فروش چدن 250000 هزینه اولیه و واسطه ای
هزینه خرید سنگ آهن
سایر مواد اولیه و واسطه ای
مزد و حقوق
اجاره
استهلاك
سایر هزینه ها
سود ویژه
10000
00000
20000
30000
00000

80000
00000
20000
250000 250000

دریافتها (ریال) پرداختها (ریال)
فروش فولاد 300000 هزینه مواد اولیه و واسطه ای
هزینه خرید چدن
هزینه سایر مواد اولیه ای
مزد و حقوق
اجاره
استهلاك

سایر هزینه ها
سود ویژه
250000
00000
25000
5000
10000
00000
10000
300000 300000
لازم به تاكید است كه مثال فوق برای بیان مفهوم ((ارزش افزوده)) و مبانی محاسبه‌های آن ارائه شده و بنابراین در تدوین این مثالها فرضهای ساده كننده ای مورد استفاده قرار گرفته است.مثلاً همه هزینه‌های یك موسسه تولیدی (مانند هزینه سوخت، برق آب و 000) در نظر گرفته نشده و نیز در مقابل آن چند نقطه قرار گرفته است.همچنین فرض شده است كه هر واحد تولیدی محصول خود را كلاً به عنوان مواد اولیه و واسطه ای واحد تولیدی دیگری ارائه می كند.این فرض نیز برای نشان دادن ارتباط بین واحدهای تولیدی مختلف اتخاذ گردیده است.البته روابط بین رشته‌های مختلف فعالیتهای اقتصادی به مراتب پیچیده تر از مثال بالاست.

ارزش افزوده فعالیتهای یاد شده را نیز از دو روشی كه قبالاً اشاره شد می توان تعیین كرد.یعنی از طریق كسر كردن هزینه مواد و كالاهای واسطه ای ار ارزش محصولات هر واحد تولیدی كه در این صورت ارزش افزوده سه واحد تولیدی مورد نظر به ترتیب 100000و 150000و 50000 ریال تعیین می شود.همچنین در صورتی كه از طریق محاسبه پرداختی به عوامل تولید نیز ارزش افزوده را حساب كنیم، ارزش افزوده واحد تولیدی اول برابر با:
100000 = 20000 + 50000 +20000 + 100000

ارزش افزوده واحد تولیدی دوم برابر است با:
150000 = 20000 + 80000 + 30000 + 20000
و برای واحد تولیدی سوم برابر است با:
50000 = 10000 + 10000 +5000+ 25000
محاسبه می شود.بنابراین محاسبه ارزش افزوده از هر دو روش نتایج مشابهی به دست می دهد.بدین ترتیب در صورت ارزش افزوده هر دو رویه به دست آوردن ارزش افزوده نمایش داده می شود.رقمی كه بدین صورت به دست می آید رقمی برابر و متوازن خواهد بود.

شكل و نحوه ارائه صورت ارزش افزوده عمدتاً به صورت زیر می باشد.
فروش xx

كسر می شود بهای تمام شده كالا و خدمات خریداری شده (xx)
ارزش افزوده xx
به شرح زیر به كار رفته:
پرداخت به كاركنان (شامل بیمه دستمزد و غیره) x x
پرداخت به تامین كنندگان سرمایه x x
بهره وام xx
تقسیم سود بین سهامداران x x
پرداخت به دولت – مالیات بر درآمد شركت x x
برای نگداری و توسعه دارایی x x
استهلاك x x
سود تقسیم نشده xx
ارزش افزوده x x.

در خصوص انعكاس برخی از اقلام در صورت ارزش افزوده اختلاف نظرهایی وجود دارد.از جمله:
1 برخی استهلاك را به عنوان رقم كاهنده ارزش افزوده گزارش می كنند كه این نحو از نمایش صورت ارزش افزوده كمتر متداول و مرسوم می باشد.
2 اقلام غیر مترقبه مربوط به عملیات عادی موسسه نمی باشند، از آنجاییكه ارزش افزوده صرفاً ناشی از جریان عادی فعالیت واحد تجاری است، پیشنهاد می گردد، اقلام غیر مترقبه در طبقه بندی خاصی در صورت‌های ارزش افزوده درج، به طوری كه جداگانه قابل افشاء باشد.
3 درآمد حاصل از سرمایه گذاری، اجاره، حق الامتیاز و بهره را می توان در صورت ناچیز و كم اهمیت بودن با فروش تلفیق نمود اما درصورتی كه این اقلام با اهمیت باشند باید همانند اقلام غیر مترقبه با آنها برخورد نموده و به طور جداگانه افشا نمود.

نحوه ارائه ارزش افزوده با تاثیر اقلام فوق مجدداً در صفحه نمایش داده شده است.
مفهوم ارزش افزوده و مفهوم سود
سود یكی از قسمتهای تشكیل دهنده ارزش افزوده می باشد، در حقیقت سود جزئی از ارزش افزوده است.سود و ارزش افزوده در دو خصیصه كلی زیر مشترك می باشند:
1- ارزش افزوده به بازار و محیط آن وابسته است.یعنی قیمت تولیدات و خدمات ارائه شده از طرف شركت در بازار تعیین و تبیت می گردد.این موضوع در مورد سود نیز مصداق دارد.
2- ارزش افزوده در جریان دستیابی به افزایش ثروت كه از افزایش بهای تولید ایجاد م

ی شود، به دست می آید و سود نیز همینطور.

تفاوت‌های سود و ارزش افزوده را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
1- صورت سود و زیانی كه به طور مرسوم كلیه درآمدها و عواید و همچنین هزینه ها و زیان ها اعم از اینكه از عملیات عادی شركت منتج شده باشد یا اینكه از حوادث و جریانات غیر عادی حاصل شده باشد را در بر می گیرد.اما هدف عمده صورت ارزش افزوده نمایش كوششهای معطوف شده به تولید كه از منابع خود شركت تامین شده، می باشد كه این ارزش به واسطه فروش تولیدات شركت به دست خواهد آمد

صورت ارزش افزوده شركت نمونه برای سال xx 13.
شرح ریال
فروش
كسر می شود: بهای تمام شده كالا و خدمات خریداری شده
ارزش افزوده عملیاتی شركت
اضافه می شود: درامد حال از سرمایه گذاری
سود (زیان) ناشی از اقلام غیر مترقبه
ارزش افزوده قابل توزیع یا اندوخته كردن
ارزش افزوده توزیع شده:
به كاركنان (شامل بیمه، دستمزد و غیره)
به تامین كنندگان سرمایه:
بهره وامهای دریافتی و اجاره
توزیع سود سهام نقدی بین سهامداران
به دولت:
مالیات بر درآمد شركت
به منظور نگهداری و توسعه دارایی ها:
استهلاك
سود تقسیم نشده
ارزش افزوده XX

(XX)
XX
XX
XX
XX

XX

XX
XX

XX

XX
XX
XX

تعریف مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده عبارت است از نوعی مالیات غیر مستقیم بر مصرف (مالاً بر هزینه) كه به طور غیر انباشته بر كایه مراحل تولید و توزیع خصوصی كالا و خدمات تعلق می گیرد.
این مالیات همانگونه كه از نام آن بر می آید بر ارزش افزوده بسته می شود.پس نخست باید دید ارزش افزوده به چه معنی است.یك موسسه تجاری كه كالا یا خدماتی را عرضه می دارد و به

فروش می رساند معمولاً برای تدارك همان كالا یا خدمات، خود مبالغی را صرف خرید كالاها یا خدمات واسطه ای می نماید.مثلا موسسه ای كه اتومبیل تولید می نماید قطعا باید برای این كار مواد خام و بعضی اجزای نیمه تمام و ساخته شده را خریداری كند و در ساخت اتومبیل به كار برد، و در عین حال از خدمات و امكانات معینی نظیر مهارتهای كاركنان، محل كار، ماشین آلات، امكانات مایل و غیره بهره جوید.اگر از عایدات فروش كالا یا خدماتی كه یك موسسه به مشتریان عرضه می كند بهای كالا ها و خدمات واسطه ای صرف شده به همین منظور را كسر می كنیم، ارزش افزوده به دست می آید.

اگر موضوع را در كل مملكت در نظر بگیریم آنگاه مجموع ارزش‌های افزوده یك جامعه برابر خواهد بود با ارزش كلیه معاملات واسطه ای قبل از هر یك از آنها.با كمی دقت متوجه می شویم كه مجموع ارزشهای افزوده با این حساب عبارت خواهد بود از همه مبالغی كه تحت عناوینی نظیر حقوق نیروی كار، بهره پول، اجاره محل، استهلاك اموال پرداخت شده به علاوه مجموع سودهای حاصل برای افراد و موسسات.
همین عوامل در مجموع چیزی را بوجود می اورند كه به نام تولید ناخالص ملی یك كشور مع

روف است..پس ارزش افزوده از سویی برابر است با مجموع معاملات پس از كسر معاملاعت واسطه ای، و از سوی دیگر مساوی است با تولید ناخالص ملی.علاوه بر این اگر مراحل مختلف تولید نهایی یك كالا، مثلا كفش، را در نظر بگیریم یعنی وضعیت تولید كننده و فروشنده پوست، كارخانه تولید چرم، كارخانه تولید كفش و كفش فروش را بررسی كنیم، صاحبان هر یك از این مشاغل برای خود ارزش افوده ای دارند كه عبارت است از تفاوت بین قیمت فروش كالای همان شخص منهای آنچه صرف تدارك همان كالا نموده است.اگراین ارزشهای افزوده را با هم جمع كنیم مجموع آنها مساوی خواهد بود با قیمت فروش كفش آماده به مصرف كننده نهایی ـ پس مجموع ارزشهای افزوده با مجموع قیمتهای نهایی كالا هم برابر است.

با توجه به همه این برابری ها می توانیم فرمول زیر را داشته باشیم:
ارزش افزوده = (كل معاملات منهای معاملات واسطه ای) =قیمت فروش نهایی=تولید
ناخالص ملی = (هزینه حقوق + بهره + اجاره + استهلاك + سود)
حال كه ارزش افزوده به شرحی كه در فومول فوق دیدیم با هزینه حقوق، بهره، اجاره، استهلاك و سود از طرفی و كل معاملات منهای معاملات واسطه ای از طرف دیگر برابر است، پس برای تعیین مالیات بر ارزش افزوده می توانیم نرخ مالیاتی را روی هر یك از این دو تركیب به كار بندیم.ولی

روش متداول در جهان استفاده از تركیب دوم است.بدین معنی كه نرخ مالیاتی را روی صادره‌های موسسه یعنی كالاها یا خدمات عرضه شده اعمال نموده سپس از رقم حاصل مالیات متعلق به خدمات و كالاهای وارده و واسطه ای را كسر می كنند و مالیات قابل پرداخت به دست می آید.
ترجیح این طریقه از طرفی به خاطر سهولت عمل است، زیرا به سادگی می توان مالیات متعلق را در صورت حسابهای فروش محاسبه و منعكس نمود.از سوی دیگر كنترل و حسابرسی مالیاتی برای ماموران تشخیص در این طریقه آسانتر است.ضمناً اگر سیستم مالیاتی مربوط چند نرخی باشد

استفاده از این طریقه با سهولت بیشتری همراه خواهد بود.اجرای این روش سبب می شود كه مودیان ناگزیر از نگاهداری صورت حسابها و مدارك معاملات خود شوند كه سامان بیشتر نظام مالیاتی را به دنیال خواهد داشت.
در روش مذكور مالیات همه معاملات با نرخ یا نرخهای مقرر و بدون توجه به نهایی یا واسطه ای بودن كالاها محاسبه می شود و پس از كسر مالیاتهای پرداختی قبلی تفاوت حاصل به سازمان مالیاتی داده می شود.
آشنایی با مالیات بر فروش
مالیات بر فروش، مالیاتی است كه نسبت به معاملات وضع می شود، مبناء و ماخذ مالیات

عبارت است از بهایی كه برای كالاها و خدمات مورد مبادله پرداخت می شود.مالیات بر فروش می تواند یف گسترده ای از كالاها را در بر گیرد.مالیات بر فرآورده‌های نفتی، مالیات بر سیگار و یا مالیات بر نوشابه‌های غیر الكلی یك نوع مالیات بر فروش به حساب می آیند.وقتی كه از مالیات بر فروش نام برده می شود معمولا آن نوع مالیاتی مورد نظر است كه بر فروش عمومی در سطح خرده فروشی برقرار شده است.منظور از عمومی آنست كه مبناء و پایه مالیات بسیار گسترده باشد و بسیاری از كالاها و خدمات را مشمول مالیات سازد.در قبال عمومی یك نوع مالیات بر فروش دیگر ((انتخابی)) وجود دارد كه صرفاً تعداد بسیار معدودی از كالاها و خدمات را در بر می گیرد.مثل مالیات بر سیگار، مالیات بر اتومبیل و غیره.منظور از اصلاح خرده فروشی انست كه این مالیات فقط در مرحله فروش كالا به مصرف كنندگان نهایی اخذ می شود.نرخ رایج و معقول چنین مالیاتی معمولاً بین 3 تا 5 درصد است.این مالیات را می توان در مراحل مختلف گردش كالا و خدمات در جامعه وضع كرد.مثلاً در مرحله تولید، واردات، توزیع یا مصرف.در بعضی از كشورها این گونه مالیات بر كلیه مراحل مختلف چرخه تولید كالا، یعنی تولید، توزیع و مصرف، همزمان بسته می شود.

هرگاه مالیات به یك مرحله از مراحل فوق وضع شود مالیات ((یك مرحله ای)) و اگر به كلیه مراحل گردش كالا وضع شود نالیات ((چند مرحله ای)) فروش نامیده می شود.یكی از اشكالات و نقائص مالیات بر فروش ((چند مرحله ای)) آنست كه كالاها دارای چرخه و مسیر عبور یكسانی از مرحله تولید تا مرحله مصرف نیستند.بعضی از كالاها مسیر طولانی تری را سیر می كنند و برخی دیگر مسیر كوتاه تری را.بنابراین در وضع و پرداخت مالیات بر فروش چند مرحله ای بین كالاها تبعیض ایجاد می شود.یكی دیگر از نقائص و نارسایی‌های چنین مالیاتی بر فروشی آنست كه هنگام عبور

كالا از مرحله ای به مرحله دیگر مالیات پرداخت شده در مرحله قبل به عنوان بخشی از مبناء و ماخذ مالیات در مراحل بعدی قرار می گیرد.بنابراین كالاهایی كه از چند مرحله از فرآیند تولید و توزیع می گذرند دارای مبناء محاسبه چند گانه و مضاعف می شوند یا به عبارت دیگر بر مالیات، مالیات محاسبه می شود. در چنین حالتی برای رفع این نقیصه و در شرایط رقابتی شدید، موسسات تمایل وعلاقه مندی شدیدی به ادغام عمومی چه در مرحله تولید و چه در مرحله توزیع از خود نشان می دهند.بنابراین هرگاه موسسه ای بتواند از مرحله استخراج مواد اولیه تا مرحله خرده

فروشی كالا در قالب یك شخصیت حقوقی واحد، فعالیتهای تولیدی و توزیعی خود را سازمان دهی كند، فقط در مرحله آخر یعنی خرده فروشی (فروش كالا به مصرف كنندگان نهایی) مشمول مالیات بر فروش می شود و می تواند نسبت به موسسات دیگری كه یك پارچه نشده اند تفوق رقابتی بهتری حاصل كنند.

ماهیت مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر فروش چند مرحله ای است كه از وضع مالیات بر مالیات پرداختنی در مراحل مختلف تولید (یا واردات) و توزیع مصرف جلوگیری می كند.مبناء و ماخذ مالیات عبارت است از ارزش افزوده ای كه توسط هر موسسه به كالا یا خدمات وارد به آن اضافه می شود.این ارزش افزوده معمولاً با اجازه كسر كیه پرداختی ها از كل دریافتی‌های ناخالص هر موسسه به دست می آید.با استفاده از این روش، مبناء و ماخذ مالیات هر موسسه محدود به سهم ارزش ایجاد شده از منابع متعلق به موسسه و از خدمات نیروی انسانی است كه توسط موسسه به كار گرفته شده است.
البته اصطلاح ((ارزش افزوده)) را عده ای معادل واژه ((سود)) می گیرند.اما این تعریف برای ارزش

افزوده، نمی تواند تعریف جامعی باشد.به عبارت دیگر، سود هم، خود بخشی از ارزش افزوده است.ژ
ارزش افزوده = دستمزد ها + سود = خروجی ها – ورودی ها
ورودی‌های موسسه عبارتند از مواد اولیه، خدمات حمل و نقل، اجاره، تبلیغات خریداری شده و غیره.بدیهی است كه موسسه برای كار روی این وارده ها حقوق و دستمزد پرداخت می كند، تا آن كالاها و خدمات نهایی آماده و فروخته شود و در انتها سودی به جا می ماند.بنابراین ارزش افزوده را هم از جانب جمعی (دستمزد + سود) و هم از جانب كسری (خروجی یا فروش منهای ورودی یعنی خریدها و پرداختها) می توان دید و محاسبه كرد.
با توجه به مراتب فوق مالیات بر ارزش افزوده به چهار روش اساسی قابل محاسبه می باشد:
1 نرخ مالیات × (دستمزد + سود)
2 نرخ مالیات ×‌ (دستمزد + نرخ مالیات × سود)
3 نرخ مالیات × (خروی ها ـ ورودی ها)
از بین چهار روش محاسبه مالیات بر ارزش افزوده روش چهارم معمولی تر و رایج تر است.
ارزش افزوده = دستمزدها + سود = خروجی ها ـ ورودی ها
ارزش افزوده در یك موسسه از تفاوت عایدات ناشی از فروش كالا یا خدمات و كل هزینه هایی كه صرف خرید كالاها و خدمات واسطه ای شده است، ایجاد می گردد.از دیدگاه اقتصاد ملی، ارزش افزوده همان تولید ناخالص ملی است.چون كلیه معاملات، منهای معاملات واسطه ای برابر است با كل هزینه‌های حقوق، بهره، اجاره و … و سایر عواملی كه تشكیل دهنده تولید ناخالص ملی است.به عبارت دیگر، این تعریف از رابطه زیر نیز قابل استحصال است:

ارزش افزوده
بهره + هزینه حقوق+ سود+استهلاك+ اجاره=GNP =فروش نهایی=(معاملات واسطه ای –كل معاملات)
چون ارزش افزوده نشان دهنده كلیه هزینه ها و نیز منافع فروشندگان است، بنابراین مجموع ارزشهای افزوده توسط كلیه موسسات در مراحل تولید دقیقاً معادل GNP مخفف تولید ناخالص ملی می باشد.در واقع ارزش افزوده از یك طرف برابر است با مجموع معاملات پس از كسر معاملات واسطه ای، و از طرف دیگر مساوی است با تولید ناخالص ملی.
با توجه به این امر كه مالیات بر ارزش افزوده، درصدی از تولید ناخالص ملی می باشد كه به موجب قانون توسط دولتها وصول می گردد، اگر بخواهم از ارزش افزوده موسسات با نرخ t مالیات بگیریم، با یكی از چهار روش زیر امكان پذیر خواهد بود:
1 روش جمع شونده مستقیم؛ كه به ترتیب زیر قابل محاسبه است:
(سود + اجاره + بهره + هزینه حقوق) × t
2. روش جمع شونده غیر مستقیم، كه روش محاسبه آن عبارت است از:
(سود) × t + (اجاره + بهره + هزینه حقوق) × t
3. روش كسر شونده مستقیم، كه از رابطه زیر محاسبه می شود.
4 روش كسر شونده غیر مستقیم كه عبارت است از:
(وارده) × t ـ (صادره) × t
كه این روش اخیر مورد عمل اكثریت قریب به اتفاق كشورهایی كه مالیات بر ارزش افزوده را در نظام مالیاتی خود برقرار كرده اند، قرار گرفته است.
مهمترین دلایل مقبولیت و عمومیت یافتن كاربرد این روش عبارتند از:
• سادگی: چون به سادگی در صورت حسابهای فروش، میزان مالیات محاسبه و منعكس می گردد.در هر بار معامله این محاسبه قابل اعمال است.ل كنترل و حسابرسی را به سادگی برای دستگاه مالیاتی ممكن می سازد.
• امكان اعمال نرخهای متعدد روی كالاها: این روش تنها روشی است كه در آن اعمال نرخهای متعدد روی كالاها (در سیستم‌های چند نرخی) با سهولت امكان پذیر است.
• مستند سازی نظام معاملات: مهمترین فرمت این روش ان است كه با اعمال روش صورت حساب، به طور ضمنی اشخاص و موسسات ملزم به نگهداری كلیه صورت حسابها و مدارك و معاملات خود می شوند و این هدفی است كه دستگاه مالیاتی برای مقاصد ((حسابرسی)) و ((مستند كردن))‌نظام معاملات و بالنتیجه سامان دادن سیستم مالیات بر درامد را تعقیب می كند.
علی رغم اینكه این روش در خود یك مكانیزم ((ضد فرار درونی)) دارد ـ چون هر شخص

یا موسسه ای كه در هر مرحله از پرداخت مالیات شانه خالی كند، مالیات پرداخت نشده بدهی مالیاتی فروشنده مرحله بعدی خواهد بود ـ ولی نمی توان امكان فرار از مالیات را به كلی منتفی دانست و در بسیاری از كشورها مواردی از فرار مالیاتی بویژه در موسسات كوچك و خدمات حرفه ای (پزشكان، وكلا، بیمه گران …) مشاهده شده است، البته امكان كنترل در موسسات بزرگ بیشتر است.
مزایای مالیات بر ارزش افزوده
دلایل توجیهی و مزایای مالیات بر ارزض افزوده به اختصار شامل موارد زیر است:
1 درآمد زایی برای تامین هزینه‌های دولت
2 استمرار و قابلیت اطمینان وصول
3 مقرون به صرفه بودن
4 وجود مكانیزم كنترل متقابل
5 سهولت كنترل و حسابرسی
6 انتظام سیستم بازرگانی
7 مستند كردن سیستم مالیات بر درآمد
8 تنظیم تراز پرداختها
9 نوسازی و ایجاد تحول در نظام مالیاتی
10 اهرم تغییر الگوی مصرف
11 خنثی بودن یا بی تفاوتی
12 تسهیل ورود به پیمانهای منطقه ای
13 رفع نارسایی مالیات بر فروش در مراحل مختلف
معایب و نكات فنی مالیات بر ارزش افزود ه
1 اثر نزولی مالیات بر ارزش افزوده
2 اثر مالیات بر ارزش افزوده در افزایش سطح قیمت ها
3 اشكالات اجرایی مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر مصرف
فروشنده خریدار قیمت فروش مالیات 10% جمع دریافتی جمع مالیات
دامپروری كارگاه لبنیات 10000 1000 11000 1000
كارگاه لبنیات توزیع كنندگان 21000 2100 23100 3100
توزیع كنندگان مصرف كنندگان 33100 3310 36410 6410
– – – – كل مالیات 10510

در این مثال همانگونه كه دیده می شود، جمع مالیات پرداختی به رقمی حدود 35% قیمت اصلی فروش مرحله اخر بالغ می گردد، حال آنكه نرخ مالیات فقط 10% است.
چنانچه ملاحظه می گردد، در اینجا انتقال مالیات به جلو انجام شده، یعنی در نهایت سنگینی تمامی مالیات بر عهده خریدار نهایی قرار گرفته و او جمعاً 10510 تومان مالیات پرداخته است.نهایتاً مالیات در لفاف قیمت پیچیده شده است و به این صورت به جلو غلطیده و با بار اضافی مالیات بر مالیات درآمیخته و بر دوش مصرف كنندگان قرار گرفته است.

اما سیستم مالیات بر ارزش افزوده مبتنی بر عدم انباشت مالیات است.این منظور به دین طریق حاصل می شود كه اولاً مالیات به عنوان رقمی جدا از قیمت اصلی كالا محاسبه می شود و دقیقاً تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده در صورت حسابها منعكس می گردد.ثانیاً در هر مرحله از تولید و توزیع، مودی مالیات را روی قیمت اصلی فروش خود (و نه قیمت به علاوه مالیات) حساب می كند و سپس مالیاتی را كه خود در مرحله قبل پرداخته از آن كسر كرده و مابه التفاوت را به عنوان مالیات بر ارزش افزوده پرداخت می كند.همان مثال مربوط به موسسه مالیات بر ارزش افزوده طبق جدول زیر خواهد آمد:

فروشنده خریدار قیمت فروش مالیات 10% جمع پرداختی خریدار مالیات مرحله قیل مالیات پرداختی این مرحله

دامپروری كارگاه لبنیات 1000 1000 11000 – 1000
كارگاه لبنیات توزیع كنندگان 20000 2000 22000 1000 1000
توزیع كنندگان مصرف كنندگان 30000 3000 33000 2000 1000
– – – – – كل مالیات 3000
در این جا نیز كل مالیات پرداخت شده به مصرف كننده انتقال می یابد، ولی میزان آن دقیقاً معادل نرخ كلی مالیات بر ارزش افزوده است كه در اینجا به فرض معادل 10% درصد می باشد.ضمناً مالیات روی مالیات هم محاسبه نشده است.چنین است مفهوم خصلت ((غیر انباشته)) كه در تعریف مالیات بر ارزش افزوده گنجانیده شده است.
فرق بین معافیت مالیاتی و نرخ صفر درصد در مكانیزم مالیات بر ارزش افزوده این است كه اگر پای معافیت مالیاتی در یك مرحله از مراحل تولید و توزیع در بین باشد دیگر امكان كسر مالیات پرداختی در مرحله پیش وجود نخواهد داشت و نتیجه این حالت بر خلاف تصور زیادتر شدن مجموع مالیات پرداختی و انباشت نسبی مالیات خواهد بود.فرض می كنیم زنجیره ای از تولید و توزیع وجود دارد كه طی آن كارخانه تهیه خمیر كاغذ در مرحله نخست از موسسه چوب بری مواد اولیه خریداری می كند و فرآورده‌های خود را به كارخانه كاغذ سازی می فروشد.و آن كارخانه كاغذ تولیدی را به بازرگان عمده فروش تحویل می دهد و او جنس خود را به خرده فروش می فروشد، و خرده فروش كالا را به طور نهایی به مصرف كننده عرضه می كند و در هر مرحله 10000هزار تومان به قیمت كالای عرضه شده افزوده می شود.حال فرض كنیم كه در این زنجیر فقط فروش كاغذ از مالیات معاف باشد.(یعنی كاغذ فروش نتواند از مشتری خود مالیات بگیرد) نتیجه حاصل به شرح جدول شماره یك خواهد بود.
حال اگر پای معافیت مذكور در میان نبود، مالیات پرداختی به دولت در هر مرحله فقط 1000 تومان بوده و جمعاً به جای 7200 تومان به 5000 تومان بالغ می شود.بنابراین معافیت موجب انباشت مالیات و افزایش آن شده كه مغایر با هدف و اوصاف اصلی مالیات بر ارزش افزوده باشد.اما اگر به جای معافیت در همان مثال نرخ صفر درصد منظور شود حق كسر مالیات مرحله قبل عیناً وجود خواهد داشت و در نتیجه جمع مالیات به همان رقم 5000 تومان بالغ خواهد شد.

جدول شماره یك
فروشنده خریدار بهای اصلی فروش مالیات10% كسر مالیات مرحله قبل مالیات پرداختی
موسسه چوب بری كارخانه خمیر كاغذ 10000 1000 – 1000
كارخانه خمیر كاغذ كاخانه كاغذ سازی 20000 2000 1000 1000
كاخانه كاغذ سازی بازرگان عمده فروش 32000 معاف – –
بازرگان عمده فروش خرده فروش 42000 4200 – 4200
خرده فروش مصرف كننده 52000 5200 4200 1000
– – – – جمع مالیات 7200

جدول شماره دو
فروشنده خریدار قیمت اصلی فروش مالیات 10% كسر مالیات مرحله قبل مالیات پرداختی
موسسه فروش الوار و چوب كارخانه خمیر كاغذ 10000 1000 – 1000
كارخانه خمیر كالا كارخانه كاغذ سازی 20000 2000 1000 1000
كارخانه كاغذ سازی عمده فروش 30000 3000 2000

عمده فروش خرده فروش 40000 4000 3000 1000
خرده فروش مصرف كننده 54000 معاف – –

تعریف مالیات و انواع آن
مالیات مبلغی است که افراد و مؤسسات برای تأمین بخشی از هزینه ها و تحقق برخی از اهداف دولت می‌پردازند و معمولاً متناسب با میزان درآمد، و یا ثروت آن ها تعیین می‌گردد که دولت ها مالیات را برای رسیدن به اهدافی وضع می‌کنند
اهداف وضع مالیات
تحقق بخشی از درآمدهای دولت

تعدیل توزیع درآمد و ثروت جامعه
کنترل و هدایت مخارج و هزینه ها در اقتصاد
کنترل حجم واردات و صادرات
که دارای انواع مستقیم و غیر مستقیم هستند.
مالیات های مستقیم
که دولت بر دارایی و درآمد افراد و مؤسسات وضع می‌کند.
الف) مالیات بر دارایی، مانند: 1مالیات ارث 2حق تمبر
ب) مالیات بر درآمد، مانند 1مالیات درآمد املاک 2مالیات بر درآمد حقوقی
مالیات های غیر مستقیم
که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه شده می‌باشد:
الف) مالیات بر واردات، مانند: 1حقوق گمرکی
ب) مالیات بر مصرف و فروش، مانند: 1مالیات نوشابه های غیر الکلی
اشخاص مشمول مالیات
مواد 1 و 2 قانون مالیات های مستقیم – اصلاحی 27 / 11 / 1380
ماده 1اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات می‌باشند:
کلیه مالکین نسبت به اموال یا املاک خود واقع در ایران.
هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که تحصیل می‌نماید.
هر شخص ایرانی مقیم خارج از ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران تحصیل می‌کند.
هر شخص حقوقی ایرانی نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل می‌نماید.
هر شخص غیر ایرانی نسبت به درآمدهایی که در ایران تحصیل می‌نماید و درآمدهای واگذاری امتیازات و;
ماده 2اشخاص زیر مشمول مالیات های نیستند:
1وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی
2دستگاههایی که بودجه آنها به وسیله دولت تأمین می‌شود.
3شهرداری ها
تبصره 1شرکت هایی که سرمایه آنها متعلق به اشخاص و مؤسسه های فوق باشد.
تبصره 2درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی از قبیل فعالیت های ص

نعتی، معدنی و;مشمول مالیات خواهد بود.
مسئولان اداره امور نسبت به سهم فعالیت مذکور مکلف به انجام دادن تکالیف مربوط طبق مقررات خواهند بود.
تبصره 3معافیت مالیاتی این ماده برای مواردی که از طرف حضرت امام خمینی (ره) یا مقام معظم رهبری دارای مجوز می‌باشند بر اساس نظر مقام معظم رهبری قابلیت اجرا خواهد داشت.
مالیات بر ارث
مواد 17 تا 43 قانون مالیات های مستقیم – اصلاحی 27 / 11/ 1380
ماده 17هرگاه در نتیجه فوت شخصی اعم از واقعی یا فرضی اموالی از متوفی باقی بماند به شرح زیر مشمول مالیات است:
1در صورتی که متوفی یا وراث یا هر دو ایرانی مقیم ایران باشند نسبت به سهم الارث هر یک از وراث از اموال مشمول مالیات بر ارث پس از کسر مالیات به نرخ ماده 20 این قانون.
در صورتی که متوفی و وراث هر دو ایرانی مقیم خارج از ایران باشند سهم الارث هر یک از وراث از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است به نرخ مذکور در ماده 20 این قانون
در مورد اتباع خارجی و سایر موارد نسبت به آن قسمت از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است کلاً مشمول مالیات به نرخ مذکور در ماده 20 این قانون برای وراث طبقه دوم
وراث متوفی
ماده 18به سه طبقه:
طبقه اول: پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد و اولاد اولاد.
طبقه دوم: اجداد، برادر خواهر و اولاد آنها.
طبقه سوم: عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها.
ماترک مشمول مالیات
ماده 19کلیه ماترک متوفی،منقول و غیر منقول و مطالبات قابل وصول و حقوق مالی پس از کسر هزینه کفن و دفن در حدود عرف و عادت و واجبات مالی و عبادی در حدود شرعی و دیون متوفی.
تبصره.بدهی که متوفی به وراث خود دارد کسر و در مورد مهریه و نفقه ایام عده، تأیید هیأت مذکور لازم نیست و در مورد وراث طبقه دوم و سوم کسر دیون منوط به خود دارای وراث از طبقه ماقبل باشد.
ا

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 nacu.ir
 
Clicky