نرخهاى مبادله ارز و دگرگونیهاى نظام پولى بینالمللى دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد نرخهاى مبادله ارز و دگرگونیهاى نظام پولى بینالمللى کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی نرخهاى مبادله ارز و دگرگونیهاى نظام پولى بینالمللى،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
نرخ ارز یا براساس محاسبه برابرى رسمى ارزهاى توافق شده بین كشورهاى عضو صندوق بینالمللى پول و یا براساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین مىشود.
ارزش خارجى هر پول منعكس كننده شرایط اقتصادى كشور به طور اعم و قدرت خرید پول (یعنى هزینهها و قیمتهاى داخلى) نسبت به پولهاى دیگر به طور اخص است.
به لحاظ آنكه نرخ ارز به صورت تعداد واحدهاى پول ملى در هر واحد از پول خارجى تعریف مىشود، تقویت ارزش رسمى پول ملى با كاهش نرخ ارز و تضعیف آن با افزایش نرخ ارز مشخص مىشود.
نرخ ارز بر نظام اقتصادى و زندگى روزمره مردم اثر مىگذارد ؛ چرا كه اگر ارزش پول كشور نسبت به واحد پول دیگر كشورها كاهش یابد، كالاهاى خارجى گرانتر و هزینههاى مسافرتهاى برون مرزى افزایش مىیابد.
نرخ واقعى پول مشخص كننده قدرت رقابت یك اقتصاد است.
كشورهایى كه از قدرت و ثبات اقتصادى و سیاسى بیشترى بهرهمند بوده و قدرت بازپرداخت بدهىهاى خود را داشته باشند، پول ملى آنها مطلوب و مورد پذیرش همه است.
نرخهاى نادرست ارز، مىتوانند مبین نقص سیاستهاى اقتصادى و یا نیروهاى بازار باشند كه از بنیانهاى اقتصادى فاصله گرفتهاند. نادرستى نرخ ارز، خسارات اقتصادى شایان توجهى به بار مىآورد.
امروزه بانكهاى بینالمللى در راستاى كاهش هزینههاى مبادله براى مشتریان و كاهش مخاطره نرخ ارز براى بانك، به معاملات ارزى اشتغال مىورزند.
طى سالهاى 82 – 1980 عملكرد شدید نظام مالى، موجب بروز بزرگترین ركود پس از جنگ شد.
آغاز فعالیت نظام پولى اروپا با شروع تدریجى ركود اقتصادى سالهاى 82-1981 كشورهاى صنعتى غرب و وقوع انقلاب اسلامى در ایران كه منجر به افزایش شدید قیمت نفت در سالهاى 80 – 1979 شد، مقارن بود.
واژه «ارز» از «ارزش» مشتق شده و به تدریج به معناى پول آمده است. وقتى از ارز سخن به میان مىآید، منظور پول خارجى است و در این صورت لفظى است عام كه برمورد خاص اطلاق مىشود. در پارهاى موارد به كلمه ارز صفت خارجى مىافزایند و در این حالت نیز به همان معنى عام است كه به كار مىرود.
امروزه، هردولت در قلمرو جغرافیایى و در حدود حق حاكمیت خود یك نظام پولى ویژه ایحاد كرده است و مسئله مبادله پولها با یكدیگر پدیده اساسى روابط مالى بینالمللى را تشكیل مىدهد.
داد و ستدهاى ارزى به شكل كنونى، پدیدهاى است كه متعاقب شفاف و نظاممند شدن نقش پول، در دهههاى پایانى قرن نوزدهم شكل گرفته و با اختراع وسایل مخابراتى و گسترش وسایل و امكانات ارتباطى، رونق فزاینده یافته است .
در گذشته كه «پول طلا» تقریباً حكمروا بود و طلا وجه مشترك همه پولها به شمار مىآمد، مبادلات به طور طبیعى توسعه مىیافت. پس از وقوع جنگ جهانى و بروز بحران بزرگ اقتصادى در فاصله این دو جنگ (1929)، مبادلات بین كشورها متوقف و براى مبادله پولهاى ملى به یكدیگر تمهیدات نوینى اندیشه شد.
نظام پولى بینالمللى در ابتدا به صورت ناخودآگاه فعالیت مىكرد. در دوره رواج نظام پایه طلا تصور مىشد، شیوهها و ترتیبات خودكارى وجود دارد كه در صورت بروز عدم تعادل در نظام پولى، دخالت كرده و موجبات تصحیح آن را فراهم مىكند. دیرى نپایید كه وقایع بین دو جنگ جهانى اول و دوم وجود شیوههاى خودكار را مورد تردید قرار داد. از این رو در سالهاى پایانى جنگ جهانى دوم، پایهریزى یك نظام خودآگاه كه ضمن كاهش مشكلات پبشین، متناسب با رشد اقتصاد جهانى باشد، مورد توجه قرار گرفت. این نظام نیز تنها نزدیك به یك ربع قرن با موفقیت پابرجا بود.
هرچند نظام پایه طلا فاقد یك توافق رسمى بود، اما كشورهاى صنعتى مجموعهاى از ارزها را به گونهاى برگزیده بودند كه امكان مىداد این نظام تا آغاز جنگ جهانى اول به شكل مؤثر عمل كند. پس از جنگ جهانى دوم، نظام نرخهاى ثابت اما قابل انعطاف (نظام برتون وودز)، در راستاى افزایش ثبات پولى بینالمللى، افزایش سطح تجارت و رشد اقتصادى جایگزین نظام پایه طلا شد. در این نظام، ایالات متحده آمریكا و واحد پول ملى آن (دلار) مركز ثقل قرار گرفت .
پایههاى نظام برتون وودز بر قابلیت تبدیل «طلا» و دو پول ذخیره: دلار آمریكا و لیره استرلینگ بنا نهاده شد. پس از بحران كانال سوئز (سال 1956)، دلار تنها پول ذخیره این نظام به شمار آمد، وابستگى این نظام به جریان كسرى دلار و طلا از آمریكا ( و به میزان كمتر به جریان كسرى لیره از انگلستان)، آمریكا را به مركز مالى جهان و دلار را به مهمترین وسیله مبادله در سطح جهان تبدیل كرد.
با فروپاشى نظام برتون وودز، نرخهاى شناور جایگزین آن شد. برخلاف دو نظام پیشین (پایه طلا و برتون وودز)، حركت به سوى نظام نرخهاى شناور، انتخابى آزادانه از طرف برنامه ریزیان و سیاستگذاران نبود. زیرا در آن هنگام نظام شناور، تنها نظام سازگار با انتخابهاى كلان اقتصادى جداگانه و وسواس شدید بازارهاى مالى، تشخیص داده شده بود. تمایل كشورها براى اولویت بخشیدن به ارجحیتهاى اقتصاد ملى، در مقایسه با تعهدات
اقتصاد خارجى و افزایش سرمایه بینالمللى، انعطاف پذیرتر شدن نرخهاى ارز براى متعادل ساختن نقل و انتقالات بینالمللى سرمایه را مىطبید. سپس بعد از یك دهه تجربه نظام شناور، براى اجتناب از نوسان شدید نرخ ارز، مداخله در بازار براى حفظ نرخ در ناحیه هدف و یا تشكیل بلوكهاى پولى منطقهاى مورد توجه قرار گرفت .
امكان تغییر نظام پولى، از نظام نرخهاى شناور و برعكس و این احتمال كه هر نظام پولى ممكن است نتواند بر مبناى قواعد تعیین شده عمل كند، از جمله نگرانىهاى مهمى است كه فعالان در بازارهاى پولى بینالمللى هم اینك نیز با آن روبه رو هستند.
نرخ ارز / نرخ مبادله ارزى
به میزان واقعى در عین حال متغیر مبادله یك پول با پول كشور دیگر در هر زمان، نرخ مبادله آن پول در همان زمان گفته مىشود.
ارزش و بهاى واحد یك پول بیگانه را نسبت به پول محلى نرخ ارز مىگویند كه خود به نرخ خرید و فروش تقسیم مىشود. نرخ ارز یا براساس محاسبه برابرى رسمى ارزهاى توافق شده بین كشورهاى عضو صندوق بینالمللى پول و یا براساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین مىشود.
ارزش خارجى هر پول منعكس كننده شرایط اقتصادى كشور به طور اعم و قدرت خرید پول (یعنى هزینهها و قیمتهاى داخلى) نسبت به پولهاى دیگر به طور اخص است. این موضع نسبى برحسب زمان تغییر مىكند. این نوسانها ممكن است پول كشور را در برابر پولهاى دگر تقویت یا تضعیف كند.
نرخ ارز را مىتوان به عنوان قیمت واحد پول ملى برحسب پول خارجى (ارز) تعریف كرد. عرضه و تقاضا در بازارهاى بورس منجر به ایجاد نرخ اسمى ارز در یك نقطه زمانى مىشود. هنگامى كه عرضه و تقاضا در بازار بورس انتقال یابند، بسته به نظام ارزى كشور، ممكن است نرخ ارز تغییر كند (تقویت یا كاهش ارزش رسمى پول) .
نرخ مبادله ارز در زمانى كه زیاد مىشود، مىگویند پول افزایش بها یافته و هنگامى كه نقصان یابد، مىگویند كه پول كاهش بها Depreciation پیدا كرده است. این دو اصطلاح بیشتر در نظام نرخهاى شناور (انعطافپذیر مبادلات ارزى) به كار گرفته مىشود. اما وقتى نوسانهاى نرخهاى مبادلات ارزى ناشى از تصمیمات سیاسى دولت در نظام تنظیم شده نرخهاى ثابت مبادلات ارزى باشد، در آن صورت افزایش نرخ ارز را بالا بردن ارزش پول Revaluation و در صورت كاهش نرخ، آن را پایین آوردن ارزش پول Devaluation مىنامند .
به لحاظ آنكه نرخ ارز به صورت تعداد واحدهاى پول ملى در هر واحد از پول خارجى تعریف مىشود، تقویت ارزش رسمى پول ملى با كاهش نرخ ارز و تضعیف آن با افزایش نرخ ارز مشخص مىشود.
نرخ ارز بر نظام اقتصادى و زندگى روزمره مردم اثر مىگذارد ؛ چرا كه اگر ارزش پول كشور نسبت به واحد پول دیگر كشورها كاهش یابد، كالاهاى خارجى گرانتر و هزینههاى مسافرتهاى برون مرزى افزایش مىیابد. چنانچه ارزش پول ملى نسبت به واحد پول كشورهاى دیگر بالا رود، كالاهاى خارجى ارزانتر شده و هزینههاى مسافرت به خارج از مرزهاى ملى كاهش مىیابد. در حالى كه ارزش پایین پول ملى در یك دوره بلند مدت، بر بخشهاى وابسته به واردات اثرات منفى برجاى مىگذارد، ارزش بیش از اندازه پول ملى در یك دوره بلندمدت براى بخشهاى وابسته به صادرات زیان بخش خواهد بود .
نرخ واقعى پول مشخص كننده قدرت رقابت یك اقتصاد است. این نرخ مىتواند میزان حضور و توانایى رقابت تولیدات هر كشور را در بازار جهانى تعیین كند. كشورهایى كه از قدرت و ثبات اقتصادى و سیاسى بیشترى بهرهمند بوده و قدرت بازپرداخت بدهىهاى خود (امكان تبدیل پول ملى به كالاها و خدمات) را داشته باشند، پول ملى آنها مطلوب و مورد پذیرش همه است. اگر نرخ پول ملى به گونهاى باشد كه موجبات كسرى مزمن را فراهم آورد، نرخ پول آن كشور گران تلقى مىشود.
گرانى پول به وضعیتى كه در آن نرخ برابرى پول یك كشور نسبت به ارز خارجى در حدى بالاتر از آنچه كه باید قرار داشته باشد، گفته مىشود این حالت بیشتر در كشورهایى كه از سیاست تثبیت نرخ ارز پیروى مىكنند، پدیدار مىشود و پیامدهاى مهمى را در اقتصاد برجاى مىگذارد. از جمله موجب كاهش صادرات و افزایش واردات مىشود و تراز پرداختها را تحت تأثیر قرار مىدهد(كسرى تراز پرداختها) ؛ همچنین بر تخصیص منابع مؤثر است و بودجه دولت را نیز متأثر مىسازد .
عوامل متعدد (اقتصادى و غیر اقتصادى) در تعیین نرخ ارز مؤثرند. ویژگیها و شرایط اقتصادى، سیاسى، جغرافیایى و اجتماعى نیز بر آن اثر مىگذارد. تعیین نرخ ارز بستگى به عوامل متعدد و مؤثرى مانند: میزان تولید، سطح نسبى قیمتها (سطح قیمتهاى داخلى)،تعرفه و حقوق گمركى و سهمیه بندى كالاهاى وارداتى و تقاضا براى كالاهاى وارداتى و صادراتى، شرایط زیست محیطى و جغرافیایى، نوع حاكمیت و میزان مشاركت مردم و دولت، مذهب و فرهنگ ملى و; دارد.
نرخ ارز تعادلى، آن نرخى است كه با سیاستهاى پولى و مالى و هدفهاى بازرگانى خارجى سازگار و هماهنگ باشد. در مجموع، اگر یك نظام اقتصادى، عملكرد مطلوبى را نشان دهد و شاخصهاى اقتصادى كلان آن، به ویژه تورم، نزدیك و همراه با شاخصهاى كشورهاى طرف تجارى باشد، ارزش پول آن نیز در مقایسه با طرفهاى تجاریش (جداى از نوسان كوتاه مدت) از ثبات برخوردار خواهد بود .
نرخهاى نادرست ارز، مىتوانند مبین نقص سیاستهاى اقتصادى و یا نیروهاى بازار باشند كه از بنیانهاى اقتصادى فاصله گرفتهاند. نادرستى نرخ ارز، خسارات اقتصادى شایان توجهى به بار مىآورد.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0