توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله سهروردی و مسئله معرفت دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله سهروردی و مسئله معرفت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سهروردی و مسئله معرفت

چکیده  
مقدّمه  
حکمت اشراقی  
اصول معرفت‌شناسی سهروردی  
علم حضوری  
ادراک حسی  
ادراک عقلی  
منطق  
معرفت شهودی اشراقی  
عالم اشباح یا اقلیم هشتم  
حاصل سخن  
پرسش‌هایی برای تأمل  
منابع اصلی  
منابع ثانوی  
پی‌نوشت‌ها  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سهروردی و مسئله معرفت

ـ سهروردی، شهاب‌الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، با تصحیح و مقدمه هنری کربن و سیدحسین نصر، (تهران، انجمن فلسفه ایران، 1396ـ1397 هـ. ق)، ج 1ـ3;

ـ شهرزوری، شمس‌الدین، محمد بن محمود، نزهه الارواح و روضه الافراح (تاریخ الحکماء)، ترجمه مقصودعلی تبریزی، (تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1365)

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سهروردی و مسئله معرفت

ـ ابراهیمی دینانی، غلامحسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، (تهران، حکمت، 1366);

ـ امین رضوی، مهدی، سهروردی و مکتب اشراق، ترجمه مجدالدین کیوانی، (تهران، نشر مکز، 1377);

ـ سجادی، سیدجعفر، سیری در فلسفه اشراق، (تهران، فلسفه، 1363);

ـ فنائی‌اشکوری، محمّد، معقول ثانی، (قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1375);

ـ نصر، سید حسین، سه حکیم مسلمان، ترجمه احمد آرام، (تهران، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، 1361);

ـ یزدان پناه، سیدیداللّه، سهروردی و حکمت اشراق، (قم، مخطوط، 1384);

چکیده

سهروردی با استفاده از سنّت‌های کهن عقلی و اشراقی ایرانی و یونانی و میراث فکری و معنوی اسلامی، نظام فلسفی بدیعی تأسیس کرد که «حکمت اشراقی» نام دارد. مفهوم محوری در این نظام بدیع، مفهوم «نور» است. نور، حقیقتی است ذومراتب که از نورالانوار تا نور حسی را شامل می‌شود. حقیقت «معرفت» نیز نور ذومراتب است. سرچشمه و نقطه آغاز معارف بشری معرفت حضوری است. احساس نیز درک بیواسطه و حضوری است که با اشراق نفس حاصل می‌شود. سهروردی همچون دیگر حکمای اسلامی، به شناخت عقلی انتزاعی نیز قایل است و معارف بدیهی و منطق را برای این منظور ضروری می‌داند. اما معرفت حقیقی و عالی‌ترین نوع معرفت نزد او معرفت شهودی اشراقی است که نه صرفاً با تعقّل و بحث علمی، بلکه از راه انقطاع از تعلّقات دنیوی، تهذیب نفس، سلوک باطنی و توجه به حق تعالی حاصل می‌شود. بدین‌سان، وی موفق شده است بین دانش حصولی فلسفی از یک‌سو، و معرفت شهودی عرفانی از سوی دیگر هماهنگی و هم‌سویی ایجاد کند و نظام جامعی از معرفت ارائه دهد

کلید واژه‌ها

سهروردی، حکمت اشراق، حکمت مشّاء، معرفت‌شناسی، علم حضوری، علم اشراقی، نور

 

مقدّمه

ابوالفتوح شهاب‌الدین یحیی بن حبش امیرک سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، در قریه «سهرورد» زنجان به سال 549 هـ.ق چشم به جهان گشود. پس از تحصیلات ابتدایی، به مراغه رفت و در محضر درس مجدالدین جیلی حضور یافت. گویند: در این دوران، با فخر رازی همدرس بود. آن گاه در اصفهان نزد ظهیرالدین فارسی (قاری) به معرفت‌اندوزی پرداخت. سهروردی بخش مهمی از عمر کوتاهش را در سفرها گذراند و با صوفیان بسیاری ملاقات نمود و دانش و تجربه بسیاری اندوخت; از جمله، وی به «دیار بکر» و «آناتولی» رفت و چندی در «ماردین» به کسب دانش پرداخت. گویند: شیخ مدتی را در کنار پادشاهان سلاجقه روم گذراند. سرانجام، در حدود سال 579 به دمشق و حلب رفت و مورد استقبال و توجه ملک ظاهر غازی، حاکم حلب، قرار گرفت. تفکر فلسفی او پس از نقد مخرّب غزّالی نسبت به فلسفه، ابداعات و سخنان بی‌پروای او در کنار نبوغ و قدرت منطق و بیان شیخ، حسّاسیت و حسادت علمای حلب را برانگیخت، تا اینکه حکم تکفیر و قتل او، در ظاهر به دلیل فساد عقیده، اما شاید در واقع به خاطر اغراض سیاسی، صادر گردید. وساطت ملک ظاهر هم نتوانست کمکی به او کند و سرانجام، در سال 587 به دستور صلاح‌الدین در زندان حلب به نحو نامعلومی به قتل رسید

چنین می‌نماید که شیخ از آغاز جوانی، هم اهل تفکر فلسفی بوده و هم قدمی راسخ در سیر و سلوک داشته است. در رساله در حال طفولیت، از سلوک معنوی خود و انوار و علومی که دریافته و از هدایت و انفاس قدسی مرشدش سخن می‌گوید. گویند: او اهل عبادت و اعتکاف و تأمّلات بسیار و ریاضات شاق بوده است.2 قریب پنجاه عنوان اثر به سهروردی نسبت داده شده است. شاه‌کار فلسفی او کتاب عظیم حکمه‌الاشراق است. این کتاب دربردارنده آراء فلسفی و مواجید شهودی وی و متن مرجع در حکمت ذوقی اشراقی است. این کتاب، هم حاوی بعد عقلی و بحثی و هم حاوی جنبه ذوقی و شهودی سهروردی است و به گفته او، مشتمل بر اسراری است که به دنبال سیر و سلوک و ریاضت و تجرّد و خلوت یافته است. وی می‌گوید: این کتاب را روح‌القدس ناگهان به او القا کرده و فهم آن نیز منوط به القای نوری از روح‌القدس است و بدون مراجعه به خلیفه الله، که دارای علم کتاب است، نمی‌توان این کتاب را فهمید. پیش از شروع به این کتاب، باید چهل روز ریاضت کشید و ترک حیوانی نمود و از طعام کاست و در خلوت به تأمّل پرداخت.3 کتاب مشتمل بر منطق و نقد آراء مشّائیان، نورشناسی، فرشته‌شناسی، طبیعت‌شناسی، علم النفس و فرجام‌شناسی اشراقی است. ابعاد فلسفه سهروردی بیش از آن است که در یک مقاله کوتاه بگنجد. این مقاله نگاهی است اجمالی بر معرفت‌شناسی سهروردی. اما پیش از آن، ناگزیریم اندکی در باب چیستی «حکمت اشراقی» و منشأ آن سخن بگوییم

حکمت اشراقی

پیش از ظهور حکمت اشراقی، فلسفه رایج و حاکم در جهان اسلام، فلسفه مشّائی بود و نمایندگان بارز آن فارابی، ابن‌سینا و ابن رشد بودند. در این نگره، اساس اندیشه فلسفی «عقل نظری» و روش آن «منطق قیاسی ارسطوئی» است. سیر و سلوک و ذوق و شهود، یا در آن مطرح نیست و یا در حاشیه قرار دارد. عرفا و صوفیان نیز بر سلوک و شهود تکیه داشتند و یا به عقل و منطق بی‌اعتنا بودند و یا آن را تحقیر و رد می‌کردند. نمونه بارز مبارزه صوفیان و متکلّمان با تفکر فلسفی، نقد عنیف غزّالی از فلسفه بود که تا حد زیادی در تضعیف و هدم آن در میان اهل تسنّن موفق بود. سهروردی با الهام از تعالیم اسلامی و استفاده از هر دو سنّت فلسفی و عرفانی در جهان اسلام و ردیابی این سنّت‌ها در حکمت ایران باستان و یونان قدیم، به احیا و بازسازی حکمتی پرداخت که به زعم او، همان حکمت خالد و جاوید انبیا و حکمای الهی پیشین است. او احیاگر سنّتی معنوی است که انبیا و حکمای پیشین مانند ابوالحکما هرمس (ادریس) آغاثاذیمون، فیثاغورث، انباذقلس، سقراط و افلاطون از آن برخوردار بودند

از نظر او، این حکمت در میان ملل کهن باستانی همچون هندیان، ایرانیان، بابلیان، مصریان و یونانیان تا زمان افلاطون وجود داشته و در بین صوفیان اسلام، تداوم یافته است. خمیره این حکمت از این طریق به ذوالنون مصری و از او به سهل تستری می‌رسد. سرچشمه حکمت اشراقی در شرق، زرتشت است. این همان حکمتی است که خردمندان خسروانی ایران همچون کیومرث و فریدون و کیخسرو و جاماسب و بزرگمهر تعلیم می‌دادند و از آن‌ها به صوفیانی همچون بایزید بسطامی و منصور حلّاج و ابوالحسن خرقانی رسید. سهروردی این میراث حکمی را احیا و با حکمت مشّائی و عرفان اسلامی و تعالیم قرآن و سنّت به هم پیوند داد و حکمت اشراقی را بنا نهاد

سهروردی تفکر عقلی صرف و غلبه فلسفه ارسطویی را نمی‌پذیرد. از این‌رو، بخشی از فلسفه او به نقد فلسفه مشّائی اختصاص دارد، اما او به هیچ وجه، منکر همه دستاوردهای فلسفه مشّائی نیست، بلکه بسیاری از اصول آن را می‌پذیرد. او خود استاد حکمت مشّائی است و برخی از آثار او به بیان فلسفه مشّائی اختصاص دارد. او در بسیاری از مسائل، مدیون ابن‌سینا بوده، حتی تا حدّی در روی آوردن به حکمت مشرقی و زبان رمزی، متأثر از وی است. اما بی‌شک، مؤسس حکمت اشراقی در دنیای اسلام، کسی جز سهروردی نیست و حکمت مشرقی ابن‌سینا تفاوت بنیادی با فلسفه مشّائی ندارد

حکمت اشراقی یا مشرقی حکمتی است که از مشرق انوار عقلی بر نفوس مستعد می‌تابد، خواه در شرق جغرافیایی و خواه در غرب. از این‌رو، برخی از حکمای یونانی نیز اشراقی هستند، هرچند ریشه این حکمت را باید در شرق جستوجو نمود. فلسفه راستین همان «حکمت یا تألّه» است، نه عقل‌گرایی محض مشّائی. ضمن اینکه عقل و تفکر منطقی اهمیت دارد، اما کلید معرفت حقیقی تهذیب نفس است. به عبارت دیگر، می‌توان گفت: حکمت اشراقی جامع الهیّات طبیعی ـ عقلی، تاریخی ـ وحیانی، و شهودی ـ عرفانی در سنّت اسلامی است که از راه تهذیب، تفکر و افاضه الهی حاصل می‌شود. این حکمت وقف فرد خاص یا قوم معیّنی نیست، بلکه باب آن به روی همه سالکان این راه گشوده است

در این دیدگاه، حکمت «تشبّه به باری تعالی» است به قدر طاقت بشری که از راه ترک قیود و تعلّقات و تحصیل دانش حاصل می‌شود. همان گونه که آهن سرد در اثر مجاورت با آتش آتشین می‌شود، آدمی نیز می‌تواند در اثر زهد و تصفیه دل و انس با خدا، از نور او روشنایی گیرد و از حکمت حکیم مطلق بهره برد; چنان که رسولخدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَن اَخلَص لِللّهِ اَربعینَ صباحاً فجّراللّه ینابیعَ الحکمهِ مِن قَلبهِ علی لِسانِه.»

محور حکمت اشراقی سهروردی «نور» است و ظلمت را در حاشیه عالم قرار می‌دهد. او نور و ظلمت مشرکان و دوگانه پرستان مجوسی و مانوی را نفی می‌کند.6 نور و ظلمتی که او از آن سخن می‌گوید برگرفته از تعالیم انبیا، به ویژه آیات نوری قرآن و روایات سید البشر(صلی الله علیه وآله) است. در بسیاری از آیات قرآن از نور سخن به میان آمده است. معروف‌ترین آیه همان است که خداوند را به عنوان نور آسمان‌ها و زمین معرفی می‌کند: (اللّه نُورُ السمواتِ و الارضِ) (نور: 34). آیه دیگر از نورانی شدن زمین بر اثر اشراق نور الهی خبر می‌دهد: (و اشرَقَتِ الارضُ بِنُورِ رَبِّها)(زمر: 69). در بسیاری از آیات قرآن، از حکمت و معرفت و هدایت و حیات و بصیرت و وحی و روشنایی به «نور» تعبیر شده و در مقابل نور، تاریکی، کوری، سایه، مرگ و گم‌راهی قرار داده شده است. سهروردی فراوان به آیات قرآنی در این باب استشهاد می‌کند

 

اصول معرفت‌شناسی سهروردی

سهروردی بحث منسجم و منظّمی از معرفت‌شناسی ارائه نمی‌دهد، اما در جای جای آثار وی، مسائل و نکات بسیاری در باب معرفت به صورت پراکنده آمده است که با تنطیم و تحلیل آن، می‌توان نظام معرفت‌شناختی وی را ارائه نمود. گام نخست در معرفت‌شناسی سهروردی این است که وی شکّاکیت مطلق را رد می‌کند.7 بر پایه نظر او، شک دکارتی نامعقول است و در صورت عروض چنین شکی، راه برون‌رفت عقلانی برای آن وجود ندارد. او برای نفی شکّاکیت مطلق، این پرسش را طرح می‌کند که آیا شکّاک نظر خود را حق می‌داند یا باطل، و یا در حقیقت و بطلانش شک دارد؟ اگر نظر خود را حق می‌داند پس به حقی اعتراف کرده و در نتیجه، شکّاک مطلق نیست. اگر آن را باطل می‌شمارد مدعای خود را نفی کرده است. و در صورت سوم، باید از او پرسید: آیا در شکش شک دارد یا یقین؟ اگر یقین دارد به حقی اعتراف کرده است، و اگر در شکش نیز شک دارد بحث با او بی‌حاصل است و از راه عملی، باید حقیقت را برای او روشن نمود

لازمه نفی شکّاکیت این است که انسان در هیچ حالی بدون معرفتی یقینی نیست. از این‌رو، گام دوم در معرفت‌شناسی سهروردی، اذعان به وجود معارف بدیهی است; معارفی که صدق آن‌ها ضروری است و تصدیق آن‌ها متوقف بر هیچ امری نیست.9 اگر هر معرفتی مبتنی بر معرفتی دیگر باشد تسلسل لازم می‌آید. اگر چنین معارف بنیادین و آغازینی نباشد هیچ نوع معرفتی ممکن نخواهد بود. از این‌رو، به نظر او، بدیهیات، یقینی و مبدأ علوم هستند

گام سوم در معرفت‌شناسی سهروردی این است که علم دو قسم است: حصولی و حضوری. در علم حصولی، بین عالم و معلوم فاصله و واسطه هست. عالم به خود معلوم دست‌رسی ندارد، بلکه آگاهی او به چیزی، از طریق صورتی از آن چیز در ذهن است. اما در علم حضوری بین عالم و معلوم فاصله و واسطه‌ای نیست و معلوم، یا عین عالم است و یا در حیطه وجودی و نوری او. اساس معرفت‌شناسی اشراقی سهروردی بر نظریه «علم حضوری» او مبتنی است

 

علم حضوری

 

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 nacu.ir
 
Clicky